بازنمایی و پردازش مفاهیم زبانی و کارکرد نظریه ذهن در نابینایان مادرزاد ”برپایه رویکرد شناختی“ [پایاننامه دکتری تخصصی(PHD)]] (1398) / ثباتی ، الهام، نویسنده
نوع مدرک: برنامهها و فایلهای کامپیوتری سرشناسه ثباتی ، الهام، نویسنده عنوان : بازنمایی و پردازش مفاهیم زبانی و کارکرد نظریه ذهن در نابینایان مادرزاد ”برپایه رویکرد شناختی“ [پایاننامه دکتری تخصصی(PHD)]] تکرار نام مولف : پدیدآور: الهام ثباتی استاد راهنما: شهلا رقیب دوست استاد مشاور: ویدا شقاقی استاد مشاور: شهین نعمت زاده ناشر: تهران [ایران] : دانشگاه علامه طباطبائی، دانشکده ادبیات فارسی و زبانهای خارجی سال نشر : 1398 یادداشت رشته: زبانشناسی - زبانشناسی همگانی شناسه افزوده : رقیبدوست ، شهلا، استاد راهنما شقاقی ، ویدا، استاد مشاور نعمت زاده ، شهین، استاد مشاور توصیفگرها آزمودنی های نابینای مادرزاد ، آزمودنی های بینا ، دوزبانه کردی-فارسی ، آزمون نظریه ذهن ، آزمون استعاره مفهومی عواطف ، آزمون درک استعاری زمان به مثابه مکان ، Congenitally blind subjects, sighted subjects, Kurdish-Persian bilingual, mind theory test, conceptual metaphorical test of emotions, metaphorical perception test of time as place, چکیده : با توجه به اهمیت حس بینایی، که یکی از مهمترین حواس انسان در درک و دریافت دادههای محیطی است، و نقش اساسی آن در شناخت و پردازش بسیاری از رفتارها، مانند مشاهده حرکات، رخدادها و حالات افراد و نیز یافتن مسیر و جهتیابی، انتظار میرود که عملکرد افراد نابینا در فرایند فراگیری زبان و اکتساب مهارتهای شناختی از جنبههای گوناگون متفاوت با عملکرد افراد بینا باشد. هدف اصلی از انجام پژوهشِ حاضر، تبیین چیستی رابطه بین تجربههای دیداری و توانایی شناختی نظریه ذهن و مهارتهای زبانی شامل استعارههای مفهومی عواطف و درک استعاری زمان بهمثابه مکان در افراد بینا و نابینای دوزبانه کردی-فارسیزبان بوده است. به این منظور، دادههای پژوهش از 100 گویشور دوزبانه کردی-فارسیزبان در پنج گروه آزمودنی شامل 42 نفر (21 دختر و 21 پسر)، 22 کودک و 20 بزرگسال، نابینای مادرزاد بهترتیب در ردههای سنی 6-9 و 20-60 سال بهعنوان گروه آزمایش و 58 نفر (29 دختر و 29 پسر)، 28 کودک بینا در ردههای سنی 4-7 سال برای آزمون نظریه ذهن و 6-9 سال برای آزمون استعارههای مفهومی عواطف و 30 بزرگسال بینا در رده سنی20-60 سال، بهعنوان گروه کنترل همتای آنها در استان ایلام گردآوری شدند. برای انجام پژوهش، سه زیرآزمون نظریه ذهن شامل زیرآزمونهای تغییر محتوا، روایت داستان و تغییر موقعیت روی کودکان، آزمون درک استعارههای مفهومی عواطف غم و شادی روی بزرگسالان و آزمون درک استعاری زمان بهمثابه مکان شامل زیرآزمونهای عبارات اشاری مکانی و زمانی روی آزمودنیهای کودک و بزرگسال اجرا شدند. تحلیل دادهها با استفاده از روشهای آمار توصیفی، مانند میانگین، انحراف معیار و واریانس و آمار استنباطی شامل آزمونهای کلموگروف-اسمیرنوف، تی-مستقل، لِوِن، تحلیل واریانس دوطرفه، یو-من-ویتنی، کروسکال والیس و خی-دو صورت گرفت. یافتههای مربوط به زیرآزمونهای نظریه ذهن نشان دادند که نوع زیرآزمونها در ماهیت پاسخهای افراد تأثیرگذار بوده است، زیرا در زیرآزمون روایت داستان، برخلاف دو زیرآزمون تغییر محتوی و تغییر موقعیت که عملکرد دو گروه بینا و نابینا مشابه بود، آزمودنیهای نابینا با اختلاف معنیداری بهتر از همتایان بینا عمل کردند. همچنین، یافتهها نشان دادند که دو متغیر سن و جنسیت بهلحاظ آماری تأثیر معنی-داری بر عملکرد کلی آزمودنیهای بینا و نابینا در سه زیرآزمون نظریه ذهن نداشتهاند. از سوی دیگر، نتایج آزمون درک استعارههای مفهومی عواطف مشخص ساخت که از نظر فراوانیِ استعارهها، تفاوت معنیداری بین بزرگسالان بینا و نابینا وجود نداشت، اما فراوانی منشأهای حسی بهکاررفته برای قلمروهای مبدأ غم و شادی در گفتار این دو گروه با یکدیگر متفاوت بود، به طوری که افراد بینا برای استعارات مربوط به غم به صورت معنیدار از دو حس بینایی و لامسه بیشتر از افراد نابینا استفاده کردند و در مقابل، افراد نابینا برای بیان شادی بهطور معنیدار حس شنوایی را بیشتر از افراد بینا به کار بردند. مقایسه دادههای این آزمون با مدل قلمروهای مبدأ کووچش (2002) نشان داد که از نظر کاربرد قلمروهای مبدأ غم و شادی، مطابقت کامل بین آنها وجود ندارد. برخی از قلمروهای مبدأ در استعارههای آزمودنیهای پژوهش مشاهده شد که در مدل کووچش به آنها اشاره نشده بود و از طرفی، قلمروهای مبدأیی مانند بازی و ورزش، که در مدل کووچش ذکر شده است، با دادههای پژوهش مطابقت نداشتند. در برخی استعارات نیز آزمودنیها از قلمروهای مبدأ خاصی برای بیان غم و شادی استفاده کرده بودند که به نظر میرسید بازتابی از تأثیرات فرهنگی باشند. با تحلیل دادههای آزمون درک استعاری زمان بهمثابه مکان نیز روشن شد که هر دو گروه آزمودنیهای کودک و بزرگسال بینا و نابینا در زیرآزمون عبارات اشاری مکانی نسبت به زمانی بهتر یا سریعتر عمل کردند، اما در مجموع آزمودنیهای بینا عملکرد بهتری نسبت به نابینایان نشان دادند. یافتهها همچنین مؤید عدم تأثیر متغیر جنسیت و تأثیر متغیر سن در زیرآزمون عبارت اشاری مکانی بوده است. بر پایه دادههای این آزمون، الگوی غالب جهتهای اشاری زمان بهمثابه مکان برای سه زمان گذشته، حال و آینده برای گروه بینا و نابینا ترسیم گردید. با توجه به این الگوها، میتوان گفت که آزمودنیهای نابینا، برخلاف بینایان، که اغلب زمان حال را با اشاره به جهت پایین نشان میدادند، الگوی جهتی متغیری را برای اشاره به زمان حال به کار میبردند. علاوه بر آن، بینایان برای نمایش زمان آینده به جهت جلو اشاره میکردند، درحالیکه نابینایان از هر دو جهت جلو و راست برای نمایش این زمان استفاده مینمودند لینک فایل دیجیتالی : https://ganj.irandoc.ac.ir/#/articles/71998b9f14166f6c0f4b64687551bb43 لینک ثابت رکورد: ../opac/index.php?lvl=record_display&id=14877 زبان مدرک : فارسی
شماره ثبت شماره بازیابی نام عام مواد محل نگهداری بخش وضعیت ثبت وضعیت امانت فاقد شماره ثبت بررسی اختلالات مقولات نقشی در بیماران زبانپریش دو زبانه کردی- فارسی [پایاننامه کارشناسی ارشد] (1389) / تفرجی یگانه ، مریم، نویسنده
نوع مدرک: برنامهها و فایلهای کامپیوتری سرشناسه تفرجی یگانه ، مریم، نویسنده عنوان : بررسی اختلالات مقولات نقشی در بیماران زبانپریش دو زبانه کردی- فارسی [پایاننامه کارشناسی ارشد] تکرار نام مولف : پدیدآور: مریم تفرجی یگانه استاد راهنما: شهلا رقیب دوست استاد مشاور: فرهاد مدارا استاد مشاور: ویدا شقاقی ناشر: تهران [ایران] : دانشگاه علامه طباطبائی، دانشکده ادبیات و علوم انسانی سال نشر : 1389 یادداشت موضوع: زبانشناسی شناسه افزوده : رقیبدوست ، شهلا، استاد راهنما مدارا ، فرهاد، استاد مشاور شقاقی ، ویدا، استاد مشاور توصیفگرها اختلال زبانی ، دو زبانگی ، زبان پریشی ، آقازی بروکا ، دستور پریشی ، زبان فارسی ، زبان کردی ، مقوله نقشی ، Language disorders, bilingualism, aphasia, Aghazi Broka, grammar, Persian, Kurdish, functional category, چکیده : نمودهای متنوعی از اختلالات در تولید و درک انواع مقولات نقشی در بیماران دستورپریش بهچشممیخورد، رساله حاضر به بررسی اختلالات مربوط به درک و تولید مقولات نقشی زمان، مطابقه، نمود و نفی از طریق روشهای عصبشناختی- روانشناختی در سه بیمار زبانپریش بروکا که دوزبانه کردی- فارسی میباشند، میپردازد. به این منظور از آزمون درکی قضاوت دستوری، تولید خودانگیخته، تکرار و تکمیل جمله استفاده شده است. در آزمون درکی از آزمودنیها خواسته شده که در مورد دستوری بودن و یا نبودن جملات مطرح شده که هم به صورت نوشتاری و هم گفتاری در اختیار آنها قرار داده شده است، قضاوت نمایند. در آزمونهای گفتارخودانگیخته، تکرار و تکمیل جمله هم توانایی تولیدی بیماران در هریک از مقولات نقشی مورد ارزیابی قرارگرفتهاست. هدف اصلی این پژوهش مقایسه و ارزیابی نوع و میزان اختلالات مربوط به تولید و درک هریک از مقولات زمان، مطابقه، نمود و نفی در زبانهای کردی و فارسی و بررسی تفاوت عملکرد تولیدی و درکی بیماران دراین دو زبان میباشد. یکی دیگر از اهداف پژوهش سنجش نظریههای عصب-شناختی زبان و نظریه نحوی تصریف دوجزیی بر پایه دادههای حاصل از این مطالعه میباشد. نتایج حاصل از تحلیل داده های زبانی آزمودنیهای زبانپریش نشان میدهد که میزان اختلال آنان در تولید مقولات نقشی بسیار بیشتر از میزان اختلال درکی آنها از این مقولات بوده است. علاوه بر این، در میان مقولات مورد بررسی بیشترین اختلال مربوط به مقوله زمان بوده است که بر این اساس میتوان چنین نتیجه گرفت که مقوله زمان از سایر مقولات مورد بررسی آسیبپذیرتر بوده است و در قالب فرضیه هرس درختی شاید بتوان جایگاه آن را در نمودار درختی نحوی بالاتر از سایر فرافکنها دانست. همچنین وجود اختلاف معنادار آماری بین درک و تولید مقولههای زمان و مطابقه در هریک از زبانهای کردی و فارسی بیانگر جدایی بین این مقولات و تأیید فرضیه تصریف دوجزیی میباشد، یا به عبارتی باید گفت که زمان و مطابقه متعلق به دو فرافکن بیشینه و مستقل از یکدیگر هستند و اختلال در یکی الزاماً سبب اختلال در دیگری نمیشود. یافته مهم دیگر این پژوهش این است که یکسانی عملکرد بیماران در دو زبان کردی و فارسی بیانگر این مسئله است که این دو زبان به یک میزان دچار اختلال شدهاند و الگوی بازگشت زبانی در این زبانها تابع الگوی موازی میباشد. تجزیه و تحلیل خطاها در دو مقوله حذف و جانشینی عناصر نقشی نیز بیانگر این نکته است که میزان خطای جانشینی درهردو زبان کردی و فارسی بسیار بیشتر از خطای حذف میباشد. این یافته میتواند به ویژگی تصریفی بودن این دو زبان مربوط باشد. تحلیل کلی دادهها نشانگر آن است که اطلاعات مربوط به عناصر نقشی در ذهن آزمودنیهای زبانپریش پژوهش از بین نرفته است بلکه امکان بازیابی صحیح این اطلاعات برای بیماران وجود نداشته و دسترسی به آنها به سادگی امکانپذیر نمیباشد، و فرایند پردازش به نحوی آسیبدیدهاست لینک فایل دیجیتالی : https://ganj.irandoc.ac.ir/#/articles/064d9bd85cb8c00deb262748e6b49651 لینک ثابت رکورد: ../opac/index.php?lvl=record_display&id=14649 زبان مدرک : فارسی
شماره ثبت شماره بازیابی نام عام مواد محل نگهداری بخش وضعیت ثبت وضعیت امانت فاقد شماره ثبت
نوع مدرک: برنامهها و فایلهای کامپیوتری سرشناسه فرزین یاسمی ، سارا، نویسنده عنوان : بررسی مجهول و سببی در کردی کلهر [پایاننامه دکتری تخصصی(PHD)]] تکرار نام مولف : پدیدآور: سارا فرزین یاسمی استاد راهنما: محمد دبیرمقدم استاد مشاور: ویدا شقاقی استاد مشاور: گلناز مدرسی قوامی ناشر: تهران [ایران] : دانشگاه علامه طباطبائی، دانشکده ادبیات و علوم انسانی سال نشر : 1391 یادداشت موضوع: زبانشناسی
رشته: زبانشناسی - زبانشناسی همگانیشناسه افزوده : دبیرمقدم ، محمد، استاد راهنما شقاقی ، ویدا، استاد مشاور مدرسی قوامی ، گلناز، استاد مشاور توصیفگرها مجهول ، حالت سببی ، گویش کردی ، ایل کلهر ، دستور زبان ، Passive, causativity , Kurdish dialect, Kalhor tribe, grammar, چکیده : رساله حاضر با عنوان "بررسی ساخت های مجهول و سببی کردی کلهر، به بررسی این دو ساخت صرفی- نحوی پرداخته است. این دو ساخت در مطالعات کلهری کمتر مورد توجه و عنایت قرار گرفته اند. از آنجا که کردی یکی از زیر گروه های زبان های ایرانی است این بررسی می تواند با ارایه مستنداتی از یکی از زبان های ایرانی، در تحقیقات بعدی راه گشای سوالات دستوری در این زمینه باشد. همچنین، با مطالعه رده شناختی این زبان ها می توان در تأیید و یا رد جهانی های زبان داده های بیشتری را جمع آوری کرد. این رساله، ساخت مجهول را بر اساس دیدگاه رده شناختی کینان و درایر (2006) و ساخت سببی را بر مبنای دیدگاه رده شناختی کامری (1992) مورد بررسی قرار داده است. تحلیل های ردهشناختی هرساخت در هر زبان، نشان میدهد آن زبان در مقایسه با سایر زبان ها از چه ویژگی های خاصی برخوردار است. یکی از ساخت های زبانی مجهول است. در تحلیلی که کینان و درایر(2006) ارائه کرده اند، زبان ها در بیان مجهول از الگوهای مختلفی بهره میگیرند. ایشان دو نوع مجهول بنیادی و غیربنیادی را شناسایی کرده اند و بیان می دارند در بیان مجهول در برخی از زبان ها غالباً از یک فعل کمکی (مجهول غیرصرفی)، در برخی از صورت تصریفی و دربرخی، از دیگر راهکارها استفاده می شود. ساخت های سببی نیز در مطالعات زبانشناختی رده شناختی از اهمیت ویژه ای برخوردارند. نگارنده در مطالعه رده شناختی این ساخت از الگوی رده شناختی کامری (1992) بهره برده است. وی(همان: 166)چهار ساخت عمده سببی تصریفی،کمکی، واژگانی و ترکیبی را در زبان ها معرفی کرده و تصریح نموده زبان های مختلف برای رمزگذاری مفهوم سببی از روش های متفاوتی بهره می گیرند. وی معتقد است زبان ها برای سببی سازی از حروف اضافه سببی و یا ازگزاره هایی که خود به تنهایی دارای مفهوم سببی است استفاده می کنند.داده های این رساله با کمک و همکاری بی دریغ یکی از دوستان نگارنده و در محیطی کاملاً بومی، در مدت سه ماه مداوم و دو سال پراکنده جمع آوری گردید. ایشان خود، یکی از سخنگویان بومی کلهری هستند و با همکاری خانواده و اقوام که شامل افراد جوان، میانسال و مسن (یکی از سخنگویان حدوداَ 104 ساله بود) بود دادهدهای زبانی را در اختیار نگارنده قرار دادند. همچنین، سخنگوی بومی دیگری نیز با همکاری چند ماهه خود داده ها را تأیید کرد و داده های دیگری را نیز در اختیار نگارنده قرار داد. بخشی از داده ها نیز از کتاب ها و رسانه های کلهری جمع آوری و ثبت شد. با بررسی و تحلیل داده ها مشخص شددر کلهری مجهول بنیادی تصریفی و ترکیبی وجود دارد. مجهول بنیادی تصریفی با استفاده از پسوند مجهول ساز Aj- و مجهول بنیادی ترکیبی با استفاده از فعل کمکی بودن ساخته می شود. همچنین صورت مجهول فعل های لازم نیز در این زبان مشاهده شد. در این رساله مطابقه فاعل-فعل مجهول نیز مورد بررسی قرار گرفت. در فعل های ساده، مطابقه در فعل ظاهرمی شود. فعل های مرکب نیز در زمان حال ساده و استمراری همچنان مطابقه را بر فعل قرار می دهند اما نکته قابل توجه در این گویش آنست که در زمان گذشته ساده، استمراری و نقلی مطابقه بر عنصر واژگانی فعل مرکب قرار می گیرد و وند مجهول ساز به صورتِ فعلیِ فعل مرکب افزوده می شود. در این گویش ساخت سببی تصریفی، کمکی، واژگانی و ترکیبی مشاهده شد. ساخت سببی صرفی با استفاده از پسوند -An ساخته می شود، سببی کمکی از فعل های کمکی کردن، گذاشتن و دادن استفاده می کند و سببی ترکیبی نیز با صورت هایی از قبیل باعث شدن و نیز در مواردی با حرف اضافه مرکب (-w pi) ایجاد می شود. بر اساس یافته های این پژوهش که تأییدی دوباره بر جهانی هایِ مجهول کینان و درایر و جهانی هایِ سببی کامری است، علاوه بر اثبات وجود این دو ساخت درکردی کلهری، انواع ساخت های مجهول وسببی این گویش شناسایی و با ارائه مثال هایی به ثبت رسید لینک فایل دیجیتالی : https://ganj.irandoc.ac.ir/#/articles/1de86d7bd77b063369e56768dd4b7b36 لینک ثابت رکورد: ../opac/index.php?lvl=record_display&id=14746 زبان مدرک : فارسی
شماره ثبت شماره بازیابی نام عام مواد محل نگهداری بخش وضعیت ثبت وضعیت امانت فاقد شماره ثبت بررسی گروه اسمی در گویش کردی کمیایی سنقر (پایان نامه کارشناسی ارشد) (1374) / حاتمی عباد ، علی اشرف، نویسنده
نوع مدرک: برنامهها و فایلهای کامپیوتری سرشناسه حاتمی عباد ، علی اشرف، نویسنده عنوان : بررسی گروه اسمی در گویش کردی کمیایی سنقر (پایان نامه کارشناسی ارشد) تکرار نام مولف : پدیدآور: علی اشرف حاتمیعباد؛ استاد راهنما: ویدا شقاقی سال نشر : 1374 یادداشت تهران: دانشگاه علامه طباطبائی، دانشکده ادبیات فارسی و زبانهای خارجی شناسه افزوده : شقاقی ، ویدا، استاد راهنما توصیفگرها گویش کردی ، گروه اسمی ، Nominal group , Kurdish dialect چکیده : آنچه که موضوع پژوهش و بررسی این نوشتار میباشد "گروه اسمی در گویش کردی کلیایی کرمانشاه" است که در چهار بخش به شرح زیر مدون گردیده و شکل یافته است : بخش اول: که به بیان کلیاتی در اهمیت موضوع، تعریف زبان، گویش و لهجه، موقعیت جغرافیایی، ویژگیهای فرهنگی و اجتماعی منطقهای که گویش مورد بحث نوشتار در آنجا رواج دارد و هدف از مطالعه و پژوهش این گویش میپردازد. بخش دوم: استخراج واجها از طریق جانشینی، تعداد همخوانها و واکههای گویش کلیایی، واجهای فارسی که در گویش کلیایی وجود ندارند و واجهای اضافی این گویش نسبت به فارسی را مورد بحث قرار میدهد. بخش سوم: به تعریف گروه اسمی در گویش کلیایی، توصیف عناصر تشکیل دهنده گروههای اسمی اعم از هسته و وابستههای پیشین و پسین و توالی آنها در جمله میپردازد. بخش چهارم: به خلاصه رساله، پیامدهای نظری و موضوع و پیشنهادهایی برای پژوهشهای بیشتر میپردازد. پیوست یک و دو: در بر گیرنده پاسخ گویشوران کلیایی به سئوالات ، چند گفتگو، تعدادی ضربالمثل و اشعاری از گویش کلیایی میباشند. لازم به تذکر اینکه تکیهگاه نظری مباحث این پژوهش "نظریه زایشی گشتاری" میباشد و در حد توان سعی پژوهشگر بر آن بوده که مباحث مطروحه مبتنی بر مبانی و معیارهای این نظریه طرح شود و مورد بررسی و سنجش واقع شوند و نظر به اینکه علم زبانشناسی به مفهوم نوین آن یعنی زبانشناسی علمی و همزمانی است لذا ملاحظات تاریخی یا در زمانی در این پژوهش لحاظ نگردیده است لینک فایل دیجیتالی : https://ganj.irandoc.ac.ir/#/articles/526e9b4732c9036db919970a5f85aac3 لینک ثابت رکورد: ../opac/index.php?lvl=record_display&id=14335 زبان مدرک : فارسی
شماره ثبت شماره بازیابی نام عام مواد محل نگهداری بخش وضعیت ثبت وضعیت امانت فاقد شماره ثبت ترتیب بینشان و نشاندار سازهها در کردی اردلانی [پایاننامه کارشناسیارشد] (1394) / فیضبخش ، هدی، نویسنده
نوع مدرک: برنامهها و فایلهای کامپیوتری سرشناسه فیضبخش ، هدی، نویسنده عنوان : ترتیب بینشان و نشاندار سازهها در کردی اردلانی [پایاننامه کارشناسیارشد] تکرار نام مولف : پدیدآور: هدی فیضبخش استاد راهنما: محمد دبیرمقدم استاد مشاور: ویدا شقاقی ناشر: تهران [ایران] : دانشگاه علامه طباطبائی، دانشکده ادبیات فارسی و زبانهای خارجی سال نشر : 1394 یادداشت موضوع: زبانشناسی
رشته: زبانشناسی - زبانشناسی همگانیشناسه افزوده : دبیرمقدم ، محمد، استاد راهنما شقاقی ، ویدا، استاد مشاور توصیفگرها سازه (زبان شناسی) ، ترتیب واژه ، نشانداری ، رده شناسی زبان ، زبان کردی ، قلب نحوی ، Constituent (linguistics), word order, Markedness, language classification, Kurdish language, Scrambling, چکیده : رساله حاضر به بررسی ترتیب بینشان ونشاندار سازهها در زبان کردی (گویش اردلانی) اختصاص دارد. همچنین قلب نحوی به عنوان یکی از فرایندهایی که ساختی نشاندار را در این گویش به وجود میآورد، بررسی شد. قلب نحوی سازهها را به همراه نقشهای دستوری خود جابهجا میکند، بدون آنکه در معنای تحلیلی جمله تغییری ایجاد کند. اکثر زبانشناسان معتقدند که دلایل قلب نحوی کاربردشناختی و کلامی است. این پژوهش در چارچوب رویکرد ردهشناسی و نیز کمینهگرایی صورت گرفته است. در این پژوهش منظور از ردهشناسی، ردهشناسی آرایش سازهها است و آنچه که مورد اهمیت است و ملاک ردهبندی به حساب میآید، ترتیب یا توالی خطی سازههای مختلف در انواع جملات است. در این پژوهش، در نتیجه تجزیه و تحلیل دادهها مشخص شد که چه مؤلفههایی چینش نشاندار سازهها را در کردی اردلانی رقم میزنند، همچنین تصویر روشنی از الگوهای نشاندار در این گویش ارائه شد. قلب نحوی در کردی (اردلانی) مانند زبان فارسی دارای ماهیت سبکی است و تنها در سبک محاورهای بهکار میرود و این فرایند معنای اصلی جمله را تغییر نمیدهد و تنها معنای گفتمانی جمله را در متن دگرگون میکند. به طور کلی، از بررسی حاضر میتوان اینگونه نتیجه گرفت که گونه گفتاری زبان کردی اردلانی در برابر تغییر در آرایش اصلی سازههای زبانی منعطف است اما این انعطافپذیری به صورت مطلق نمیباشد لینک فایل دیجیتالی : https://ganj.irandoc.ac.ir/#/articles/2db59ad31736d76f8fd66038dba982b0 لینک ثابت رکورد: ../opac/index.php?lvl=record_display&id=14759 زبان مدرک : فارسی
شماره ثبت شماره بازیابی نام عام مواد محل نگهداری بخش وضعیت ثبت وضعیت امانت فاقد شماره ثبت توصیف وندهای تصریفی و اشتقاقی در گویش کردی کرمانشاهی [پایاننامه کارشناسی ارشد] (1388) / محمدی ، مریم، نویسنده
نوع مدرک: برنامهها و فایلهای کامپیوتری سرشناسه محمدی ، مریم، نویسنده عنوان : توصیف وندهای تصریفی و اشتقاقی در گویش کردی کرمانشاهی [پایاننامه کارشناسی ارشد] تکرار نام مولف : پدیدآور: مریم محمدی استاد راهنما: ویدا شقاقی استاد مشاور: گلناز مدرسی قوامی ناشر: تهران [ایران] : دانشگاه علامه طباطبائی، دانشکده ادبیات فارسی و زبانهای خارجی سال نشر : 1388 یادداشت موضوع: زبانشناسی شناسه افزوده : شقاقی ، ویدا، استاد راهنما مدرسی قوامی ، گلناز، استاد مشاور توصیفگرها پسوند ، پیشوند ، تغییرات زبانی ، زبان کردی ، گویش کرمانشاهی ، وند اشتقاقی ، وند تصریفی ، Suffix, prefix, language changes, Kurdish language, Kermanshahi dialect, derivative verb, adjective verb, چکیده : کردی شاخهای از زبان های شمال غربی ایرانی است که هم اکنون در غرب ایران و کشور عراق بدان تکلم می شود. در این تحقیق، گویش کردی کرمانشاهی که در استان کرمانشاه صحبت می شود مورد بررسی قرار گرفته است . این تحقیق از دیدگاه خاصی پیروی نمیکند . روش تحقیق از نوع توصیفی است و در عین حال مطالعه ای از نوع همزمانی می باشد. به عبارت دیگر، به روند تاریخی و تغییرات زبان در طول زمان توجه چندانی نشده است. در این تحقیق با توصیف وندهای اشتقاقی و تصریفی در گویش کردی کرمانشاهی می توان راهی برای مقایسه آنها با زبان فارسی یافت و از این راه به تغییرات زبانی پی برد. وندها در گویش کرمانشاهی به دو دسته طبقه بندی می شوند: وندهای اشتقاقی و تصریفی. به علاوه هر دو دسته وندهای اشتقاقی و تصریفی به پیشوند و پسوند تقسیم می شوند. وندها در گویش کرمانشاهی در مقایسه با وندهای زبان فارسی بجز در تعداد، بسامد و تلفظ آوایی بسیار شبیه و یکسان می باشند. به علاوه وندهایی وجود دارد که مختص زبان کردی است و یا به فارسی معاصر نرسیده است . در حالت کلی تعداد 99 وند اشتقاقی و 41 وند تصریفی در این گویش از زبان کردی وجود دارد لینک فایل دیجیتالی : https://ganj.irandoc.ac.ir/#/articles/5517daccacb5ff983c963656b415961c لینک ثابت رکورد: ../opac/index.php?lvl=record_display&id=14638 زبان مدرک : فارسی
شماره ثبت شماره بازیابی نام عام مواد محل نگهداری بخش وضعیت ثبت وضعیت امانت فاقد شماره ثبت فرآیندهای صرفی-واجی در کردی سورانی [پایاننامه کارشناسی ارشد] (1392) / محمدی ، آزاد (1349 -)، نویسنده
نوع مدرک: برنامهها و فایلهای کامپیوتری سرشناسه محمدی ، آزاد (1349 -)، نویسنده عنوان : فرآیندهای صرفی-واجی در کردی سورانی [پایاننامه کارشناسی ارشد] تکرار نام مولف : پدیدآور: آزاد محمدی استاد راهنما: گلناز مدرسی قوامی استاد مشاور: ویدا شقاقی ناشر: تهران [ایران] : دانشگاه علامه طباطبائی، دانشکده ادبیات فارسی و زبانهای خارجی سال نشر : 1392 یادداشت موضوع: زبانشناسی
رشته: زبانشناسی - زبانشناسی همگانیشناسه افزوده : مدرسی قوامی ، گلناز، استاد راهنما شقاقی ، ویدا، استاد مشاور توصیفگرها فرایند واجی ، زبان صرفی ، گویش سورانی ، تکواژ تصریفی ، واژه بست ، زبان کردی ، Phonological process, morphological language, Sorani clitic, adjective morpheme, Inflected Language, Kurdish language, چکیده : رساله حاضر تحقیقی است در مورد فرایندهای صرفی- واجی در کردی سورانی. در این تحقیق دو هدف اصلی دنبال میشود: یکی معرفی تکواژگونههای تکواژهای تصریفی و واژهبستهای اسم و فعل در کردی سورانی و دیگری دست یافتن به فرایندهایی که اشتقاق این صورتهای متناوب را به عهده دارند. تحقیق حاضر تحلیلهای خود را بر اساس واجشناسی زایشی ارائه میدهد. در این دیدگاه برای صورتهای متناوب یک تکواژ، بر اساس معیارهایی معین، یک صورت، به عنوان صورت زیرساختی در نظر گرفته میشود و فرض بر این است که فرایندهایی، اشتقاق این صورت زیرساختی را برای به دست دادن صورتهای متناوب دیگر به عهده دارند. پرسش تحقیق این است که فرایندهای صرفی- واجی در کردی سورانی کداماند و برای پاسخ به این سؤال صورتهای زیرساختی را معرفی کرده و فرایندهای دخیل در تبدیل این صورتها به تکواژگونههای مختلف را به دست میدهیم. در تحقیق حاضر، محقق علاوه بر تکیه بر شمّ زبانی خود به عنوان گویشور کردی سورانی، پیکرهای صوتی که از گویشوران شهر مریوان را جمعآوری، طبقهبندی و تحلیل کرده است. روش تحلیل دادهها نیز به این ترتیب است که صورتهای متناوب یک تکواژ استخراج شده و بر اساس ملاکهای واجشناسی زایشی صورتی به عنوان صورت زیرساختی انتخاب شده و فرایندهای که اشتقاق صورتهای متناوب از این صورت زیرساختی را باعث میشوند معرفی میگردند. پس از تحلیل دادهها مشخص شد که فرایندهای حذف، درج، همگونی و هماهنگی واکهای در کردی فعال هستند که در این میان فرایند حذف بیش از سایر فرایندها و در مورد همین فرایند نیز حذف در واکهها بیشتر از حذف در همخوانها بود. فرایندهای درج، همگونی و هماهنگی واکهای در درجات بعدی بودند به طوری که هماهنگی واکهای به ندرت یافت میشد. در پژوهش انجامگرفته سعی بر آن بود که به طور جامع فرایندهای صرفی- واجی کردی سورانی بررسی شوند اما در اختیار داشتن پیکرهای کاملتر و تأملی بیشتر بر تحلیل دادهها میتوان تحقیقات جامع و گستردهتری را در این زمینه به وجود آورد لینک فایل دیجیتالی : https://ganj.irandoc.ac.ir/#/articles/46f8f15eb73895cc6ee026726b8d747c لینک ثابت رکورد: ../opac/index.php?lvl=record_display&id=14705 زبان مدرک : فارسی
شماره ثبت شماره بازیابی نام عام مواد محل نگهداری بخش وضعیت ثبت وضعیت امانت فاقد شماره ثبت
نوع مدرک: برنامهها و فایلهای کامپیوتری سرشناسه شرافت ، نگار، نویسنده عنوان : فرایندهای واژهسازی در گویش کردی ایلامی [پایاننامه کارشناسیارشد] تکرار نام مولف : پدیدآور: نگار شرافت استاد راهنما: ویدا شقاقی استاد مشاور: گلناز مدرسی قوامی ناشر: تهران [ایران] : دانشگاه علامه طباطبائی، دانشکده ادبیات فارسی و زبانهای خارجی سال نشر : 1398 یادداشت رشته: زبانشناسی - زبانشناسی شناسه افزوده : شقاقی ، ویدا، استاد راهنما مدرسی قوامی ، گلناز، استاد مشاور توصیفگرها کردی ایلامی ، فرایندهای واژه سازی ، طرحواره ، ترکیب ، اشتقاق ، تکرار ، صرف ساخت محور ، Ilam Kurdish, Word Formation processes, Schema, Composition, Derivation, Repetition, Construction Morphology, چکیده : زبان کردی، یکی از شاخههای زبانهای شمال غربی ایران است که هماکنون گویشوران آن، بیشتر در غرب ایران و کشور عراق ساکناند. برخی، زبان کردی را بازمانده زبان مادی میدانند. گونه کردی فیلی / ایلامی، عمدهترین گویش کردی جنوبی است که گویشوران آن، در استان ایلام و بخشهای جنوب شرقی کشور عراق ساکناند. بررسی این گونه و دیگر گونههای زبان کردی، از لحاظ مطالعات زبانشناختی و رابطه آنها با زبان فارسی، بسیار اهمیت دارد؛ ازاینرو، هدف از انجام پژوهش حاضر، بررسی چگونگی واژهسازی، فرایندها و امکانات واژهسازی، جفتشدگی صورت و معنی و چگونگی توزیع صورتهای صرفی در زبان کردی ایلامی براساس صرف ساختاری بوی (2010) است. به این منظور، دادههای پژوهش از 17 گویشور بومی کرد زبان، شامل 10 مرد و 7 زن در رده سنی 70-50 سال بهصورت میدانی و از طریق مصاحبه با گویشوران (ضمن همکاری با اطلس زبانهای ایرانی) و برخی نیز از فرهنگ لغت، کتابها و واژهنامههای موجود به زبان کردی، مقالات و پایاننامههای این حوزه گردآوری شدهاند. در مجموع، پیکرهای شامل یک هزار و صد و یازده واژه، شامل واژههای غیربسیط دارای ساخت از مقولههای مختلف مانند اسم، صفت و فعل به دست آمد. هریک از واژههای مرکب، مشتق و مکرر بهدستآمده براساس نظریه صرف ساختاری بوی (2010)، بررسی و طرحوارههای مربوط به هریک از این واژهها در کردی ایلامی رسم شدهاند. براساس یافتههای بهدستآمده، پربسامدترین فرایندهای واژهسازی در گویش کردی ایلامی بهترتیب عبارتاند از ترکیب، اشتقاق و تکرار. گویشوران کردی ایلامی از طرحوارههای ساختاری برای واژهسازی بهره میبرند که از میان این سه فرایند واژهسازی، طرحوارههای واژههای مشتق تنوع بیشتری داشتند لینک فایل دیجیتالی : Ilam Kurdish, Word Formatting, Schema, Composition, Derivation, Repetition, Cons [...] لینک ثابت رکورد: ../opac/index.php?lvl=record_display&id=14865 زبان مدرک : فارسی
شماره ثبت شماره بازیابی نام عام مواد محل نگهداری بخش وضعیت ثبت وضعیت امانت فاقد شماره ثبت