به طورکلی، توجه به ریشههای مشترک فرهنگی و مبانی هویت مشترک ایران با ملت عراق و به ویژه کردها زمینههای همکاری مشترک دو کشور را طی دهههای گذشته و نیز سالهای بعد از 2003 فراهم نموده است. پرسش اصلی که در پژوهش حاضر در پی پاسخگویی بدان بودهایم این است که «مؤلفههای فرهنگی و اشتراکات قومی در موضوع اکراد، چه تأثیری بر روابط ایران و عراق بعد از سقوط صدام حسین داشته است؟». در پاسخ به این پرسش کلیدی این فرضیه مطرح شده است که «تحولات بعد از سال2003 عراق با آزادسازی ظرفیتها و زمینههای فرهنگی مشترک باعث تقویت روابط ایران و عراق به ویژه در حوزه کُردی شده است». در آزمون فرضیه حاضر از الگوی نظری آمارتیا سن در افتراق گذاشتن میان هویت تکواره و هویت متکثر استفاده نمودهایم. مولفههای فرهنگی قومی مشترک ایران با اقلیم کردستان و رویکرد مثبت ایران به کردها موجبات تقویت مبانی هویت متکثر میان کردها و ایران را فراهم نموده است و در نتیجه سطح وسیعی از همکاریها را میان ایران با عراق و به طور خاص اقلیم کردستان در زمینههای اقتصادی و سیاسی- امنیتی شاهد بودهایم. هر چند باید به این نکته توجه داشت که عواملی همانند استقلالخواهی کردها، همکاری اقلیم کردستان با اسرائیل و حضور پررنگ ترکیه در اقلیم کردستان نقش مبانی هویت تکواره را در سردی مقطعی روابط دو طرف داشتهاند