نوع مدرک: | برنامهها و فایلهای کامپیوتری |
سرشناسه | محمودی ، جهانگیر، نویسنده |
عنوان : | بازسازی تاریخی فرودستان در رمانهای تاریخی کُردی: ارائه یک واسازی [پایاننامه کارشناسی ارشد] |
تکرار نام مولف : | پدیدآور: جهانگیر محمودی استاد راهنما: جمال محمدی استاد مشاور: کمال خالقپناه |
ناشر: | سنندج [ایران] : دانشگاه کردستان، دانشکده ادبیات و علوم انسانی |
سال نشر : | 1395 |
شناسه افزوده : | محمدی ، جمال، استاد راهنما خالقپناه ، کمال، استاد مشاور |
توصیفگرها | بازسازی تاریخی ، فرودستان ، رمان تاریخی ، کرد ، Historical reconstruction, lower class, historical novel, Kurdish, |
چکیده : | ایده بنیادی پژوهش حاضر حول محور این مفروضه انتقادی شکلگرفته است که گفتمانهای مسلط تاریخنگاری، دستاندرکار حذف یک تاریخ و روایتاند: تاریخ و روایت فرودستان. فرودستانی که سوژههای واقعی تاریخاند، لیکن روایتهای رسمی از تاریخ، آنها را بهحاشیهرانده و مسکوت گذاشته است. فرمهای روایی تاریخنگاری مسلط (در این پژوهش: تاریخنگاری غربی و ناسیونالیستی ایرانی)، با روایت از بالا و به مدد ایماژهایی ایدئولوژیک، از موقعیتهای سوژگی متکثر، بیانی یکدست و وفاقی جمعی در راستای بازتولید صورتبندیهای اجتماعی و طرد صداهای غیررسمی میسازند که کاربست آن، تفاوتها و ناهمسانیها را به تشابه و امر همسان تقلیل میدهد. بنابراین، «تاریخ بیشتر معادل خشونتی معرفتی است» از آن جهت که کنشی یکدستساز در بیان واقعیات درون متن آنتاگونیسم گفتمانهای روایی است. براین اساس، بازسازیِ تاریخی فرودستان، یک ضدروایت را به مثابه آلترناتیو میطلبد. این روایت واسازانه بدیل، روایت تاریخ- از- پایین میباشد و در بطن همین حساسیت است که بازسازی تاریخی بهمثابه امری پرابلماتیک جلوه مینماید. اجماعنظر بر این مسئله که «تاریخ گفتمانی است راجع به گذشته، ولی قاطعانه متفاوت با آن» (جنکینز،1393: 68) ما را به این سمت سوق خواهد داد که اذعان نماییم «گذشته» به صورتی بیواسطه خود را به نمایش نخواهدگذاشت و هرآنچه به مثابه گذشته وجود دارد، برآیند تلاش گفتمانهای خاصی برای معنادارکردن و برساخت اکنونیت، در پیوند با قدرت است. تاریخنگاری همواره گذشته و رویدادها را در هیات مفاهیمی خاص بازنویسی میکند. این کنشِ همواره معطوف به اکنونیت، در راستای نشاندارکردن حقیقتی گفتمانی عمل میکند که آپاراتوس قدرت در لایههای زیرین آن رسوب یافتهاست (همان،80-67). بنابراین، تاریخ و گذشته آنچنان بههم گرهنخوردهاند که صرفا یک خوانش موثق و قرائتی تکین از آن وجود داشته باشد، بلکه گذشته (به مثابه ابژه مطالعاتی تاریخ) همواره در هیات فرمهای روایی متفاوت تاریخنگارانهای، درون صورتبندیهای اجتماعی و نهادی خاصی بازنویسی میشود. تاریخنویسی کنشی است که با مفروض گرفتن یک مرکز متافیزیکی، حاشیهها و دیگریهای خود را میآفریند. تاریخ امری هژمونیک است و ازینمنظر، بازسازی تاریخی به یک کنش و مداخلهای سیاسی بدل خواهدشد که منازعه میان گفتمانهای دستاندکار مصادره گذشته را برمیانگیزد. برهمین سیاق، «امکان تاریخهای متفاوت وجود دارد. تاریخهایی که درون یک زمانمندی واحد عمل نمیکنند، نمیتوان آنها را در یک کلیت بههم ربط داد و ترکیب کرد و درپی هیچ کلیت فرجامین نیستند» (یانگ،1390: مقدمه). بنابراین ازسویی، بازسازی تاریخی مترادف هویتبخشی و روایت از گذشتهای تاریخی و کنشگران درون آن است و از سوی دیگر، منازعهای میان روایتهای متفاوت از این گذشته در هویتبخشی و بازسازیهای تاریخی وجود دارد، چراکه بهنوعی مصادره گذشته درحکم بنا کردن واقعیت اکنون میباشد. بدینسان، نقطه عزیمت دیگر پژوهش حاظر این مفروضه است که در بازسازی تاریخی، روایتها و ضدروایتهای خاصی دستاندکارند و از این قسم روایتهای بدیل، روایت و تاریخ فرودستان است. امری معطوف به خود-بازیابی و بازپسگیری خود، خودی که دیگری آن را در فرایندی که مهر خشونتی معرفتی بر پیشانی دارد پنهان یا مخدوش ساخته است. واسازیِ کنشی تاریخنگارانه که «نه تنها صدای دیگری را سرکوب کرده بلکه تاریخ فرودستان را نیز به حاشیه رانده است»(یانگ، 2005: 152). بنابراین، فرودستان فاقد تاریخاند. آنها از دید تاریخ |
لینک فایل دیجیتالی : | https://ganj.irandoc.ac.ir/#/articles/eec2bb62ba41c6383c803d7cc0612177 |
لینک ثابت رکورد: | ../opac/index.php?lvl=record_display&id=14559 |
زبان مدرک : | فارسی |