نوع مدرک: | برنامهها و فایلهای کامپیوتری |
سرشناسه | رنجبر ، روزیتا، نویسنده |
عنوان : | بررسی حالت و مطابقه در گویش سورانی(سنندجی و بانه ای):رویکردی کمینه گرا [پایاننامه کارشناسی ارشد] |
تکرار نام مولف : | پدیدآور: روزیتا رنجبر استاد راهنما: یادگار کریمی استاد مشاور: رضا صحرایی |
ناشر: | تهران [ایران] : دانشگاه علامه طباطبائی، دانشکده ادبیات و علوم انسانی |
سال نشر : | 1394 |
یادداشت | رشته: علوم انسانی |
شناسه افزوده : | کریمی ، یادگار، استاد راهنما صحرایی ، رضا، استاد مشاور |
چکیده : | . مقدمهمقاله حاضر به بررسی نظام حالت و مطابقه در گویش سورانی و به طور اخص، کردی سنندجی و کردی بانهای میپردازد. در این مقاله کفایت رویکردهای اخیر دستور زایشی(ساختاری و ساختواژی) در تبیین نظام حالتدهی زبان کردی سنندجی و بانهای مورد مطالعه قرار خواهد گرفت و با مقایسه شباهتها و تفاوتهای دو گونه مذکور در نهایت ضرورت استفاده از هر دو رویکرد ساختاری و ساختواژی را در تبیین الگوی حالت زبان کردی نشان خواهد داد. در این پژوهش ساختهای کنایی گویش سورانی مورد مطالعه قرار خواهد گرفت. گویش سورانی همچون سایر گویشهای کردی تنها در ساختهای زمان گذشته ساده از الگوی حالت کنایی گسسته بهره میگیرد. در این گویش از سازوکار مضاعفسازی واژهبست برای نشان دادن الگوی کنایی استفاده میشود. از ویژگیهای عمده ساختهای کنایی در این گویش، عدم حضور تکواژهای حالتنما بر روی گروههای اسمی فاعل، مفعول مستقیم و مفعول غیرمستقیم می-باشد. نظام مطابقه در زبان کردی بانهای «فاعلی- مفعولی» و غیر«فاعلی- «فاعلی »، و در کردی سنندجی «فاعلی- مفعولی» و « غیرفاعلی- غیرفاعلی» معرفی خواهد شد. این پژوهش میکوشد تا ضمن توصیف نظام حالت و مطابقه در کردی سنندجی و بانهای، با بهرهگیری از مفاهیم نظری برنامه کمینهگرا و تحلیل دادههای بند لازم، بند متعدی تکمفعولی و دومفعولی گویش سورانی(سنندجی و بانهای) و بررسی کفایت رویکردهای ساختاری و ساختواژی در تبیین الگوی حالت دادههای مذکور در زمانهای گذشته و حال نشان دهد که رویکردهای زایشی در تبیین دو گونه بانهای و سنندجی از کفایت یکسانی برخوردار نیستند. در کردی بانهای رویکرد ساختواژی کفایت تبیین تمام ساختهای بند لازم، متعدی تکمفعولی و دومفعولی را در زمان حال و گذشته دارد اما در کردی سنندجی رویکرد ساختاری از کفایت لازم جهت تبیین دادههای مذکور برخوردار است. بنابراین در این مقاله نشان داده خواهد شد که یک رویکرد واحد جهت تبیین نظام حالتدهی زبان کردی کفایت لازم را ندارد و مراجعه به هر دو رویکرد ساختاری و ساختواژی ضروری است.2. چهارچوب نظری برنامه کمینهگرا به عنوان چارچوب نظری منتخب در این مقاله برگزیده شده است. برنامه کمینهگرا در صدد هرچه سادهتر کردن مفاهیم نظری و نظریههای زبانی میباشد که با حذف سازوکارهای نحوی زائد، وجود یک معیار اقتصادی را در اشتقاق و نمودهای زبانی لازم میداند. در واقع، هدف کلی برنامه کمینه-گرا بهرهگیری از کمترین و مختصرترین مفاهیم و ابزارهای نظری در دستور زایشی میباشد. در چارچوب برنامه کمینهگرا برخلاف صورتهای پیشین تنها دو سطح زبانی(معنایی و آوایی) مفروضاند و سایر سطوح زبانی که در صورتهای دیگر نظریه زایشی مطرح بودند در جهت کمینهگرایی و حذف سازوکارهای غیرضروری از بین رفتند.3. روش شناسی1. نوع روش: کیفی2. روش پژوهش: پژوهش به صورت تحلیلی-کتابخانهای انجام خواهد شد و در نگاهی کلی می-توان آن را توصیفی- تحلیلی نامید.3. شیوه گردآوری اطلاعاتنمونهها و دادههای مورد بررسی در این پژوهش بنا بر زبان گویش رایج در شهر سنندج و بانه می-باشد و البته شم زبانی نگارنده نیز در آن موثر است.4. روش تحلیل دادههابرای تحلیل دادهها و ارائه تبیینهای صوری از مفاهیم نظری برنامه کمینهگرا استفاده شده است.4. نتایج با توجه به مقایسه و تحلیل دادههای زبان کردی سنندجی و بانهای در چارچوب رویکردهای زایشی(ساختاری و ساختواژی)، میتوان اینگونه نتیجه گرفت که حالتدهی در زبانهای متفاوت و حتی گونههای مختلف از یک زبان خاص از الگوهای متفاوتی تبعیت میکند. برای مثال درکردی بانهای تمام ساختهای لازم، متعدی تک مفعولی و دو مفعولی در زمانهای حال و گذشته بر اساس رویکرد ساختواژی قابل تبیین هستند و درکردی سنندجی تمام ساختهای لازم، متعدی تک مفعولی و دو مفعولی در زمانهای حال و گذشته بر اساس رویکرد ساختاری قابل توجیه میباشند. بنابراین این دو گونه زبانی که ازیک گویش(سورانی) هستند به ترتیب از دو الگوی متفاوت ساختواژی و ساختاری(نحوی) تبعیت میکنند. از این رو میتوان گفت، نظام حالتدهی در برخی زبانها به ساختار نحوی و جایگاه گروههای اسمی حساس است مانند کردی سنندجی و در برخی دیگر مانند کردی بانهای، قواعد انفصالی ساختواژه در اعطا/بازبینی حالت گروههای اسمی نقش دارند. 5. نتیجهگیری و پیشنهاددر این مقاله سعی بر آن بود که با بررسی و تحلیل نظام حالت و مطابقه در زبان کردی و مقایسه کفایت رویکردهای اخیر دستور زایشی(ساختاری و ساختواژی) در تبیین نظام حالتدهی زبان کردی سنندجی و بانهای، در نهایت رویکردی مناسب که از کفایت بیشتری در تبیین نظام حالتدهی گونههای مذکور برخوردار است، پیشنهاد گردد. گویش سورانی همانند برخی دیگر از گویشهای زبان کردی دارای نظام کنایی گسسته است که الگوی کنایی در این گویش در زمان گذشته ساده میباشد.گویش سورانی در جریان گذر از رده زبانهای ترکیبی به تحلیلی تکواژهای حالتنمای خود را از دست داده است، از این رو الگوی حالت کنایی در این گویش در سطح ارجاع متقابل قابل مشاهده میباشد. مقاله حاضر با در نظرگرفتن مفاهیم برنامه کمینهگرا تبیینی صوری از فرایند اشتقاق نحوی ساختهای نحوی و غیرکنایی را در گویش سورانی بدست داد. نتیجهای که از مشاهدات و بررسیهای دادههای دو گونه زبانی کردی بانهای و سنندجی بدست آمد نشان داد که، اگرچه کردی سنندجی و کردی بانهای هردوگونههای زبانی یک گویش(سورانی) هستند اما رویکردهای متفاوتی در تبیین دادههای آنها نقش دارند. از این رو میتوان گفت که تبیین دادههای یک زبان خاص، منحصر به یک رویکرد خاص نمیباشد و گاه مراجعه به هر دو رویکرد(ساختاری و ساختواژی) ضروری است.پیشنهاد جهت تحقیقات بیشترالف) بررسی کفایت رویکردهای دستور زایشی در تببین نظام حالتدهی سایر گونههای زبان کردی.ب) بررسی کفایت رویکردهای دستور زایشی در تببین نظام حالتدهی سایر زبانهای ایرانی. پ) تحقیق نظری در خصوص کاربرد تلفیقی رویکردهای ساختاری و ساختواژی در تبیین الگوی حالت در زبانهای بشری |
لینک فایل دیجیتالی : | https://ganj.irandoc.ac.ir/#/articles/24f8bab83f98ccd43a279c532aff5ec7 |
لینک ثابت رکورد: | ../opac/index.php?lvl=record_display&id=14671 |
زبان مدرک : | فارسی |