پژوهش حاضر با هدف مطالعه جامعه شناختی ترانه های فولکلور کُردی انجام پذیرفت . که با این هدف می توان از نابودی بخشی از این ترانه ها که جمع آوری و مکتوب شده است جلوگیری کرد . و همچنین به شناخت هر چه بهتر جامعه گذشته قوم کُرد دست پیدا کرد. روش: روش پژوهش کیفی بوده است . در این پژوهش در بخش جمع آوری لالایی های کُردی از روش مطالعه اسنادی و روش میدانی استفاده شد . به طوری که هر آنچه از لالایی هایی را که در منابع مکتوب جمع آوری شده بود را مورد استفاده قرار داد و برای تکمیل این بخش از روش میدانی استفاده شد و با مراجعه به بیست تن از مادران ساکن در روستاها و ایلات سنندج ، کامیاران و کرمانشاه به جمع آوری لالایی های جدید تر پرداخته شد . در بخش تجزیه و تحلیل لالایی ها از روش کیفی هرمونتیک قرائت زمینه ای سود برده شد و تمانی لالایی را را در بستر و زمینه هایی که سروده شده اند مورد تجزیه قرار داده شده است و تمامی زمینه های موثر بر خلق این لالایی ها شناسایی شده است. نتایج: نتایج پژوهش نشان می دهد که شعر لالایی ها مستقل از زمینه های و بستر هایی که در جامعه وجود داشته است ، نبوده است و این نتایج با توجه به نظریه بازتاب در جامعه شناسی ادبیات بدست آمده است . لالایی ها مانند آیینه ای واقعیت ها و زمینه های مختلف در جامعه را منعکس کرده اند. ولی تمامی زمینه ها و واقعیت ها بازتاب داده نشده اند و فقط واقعیت هایی که دارای کارکرد در جامعه آن زمان بوده اند بازتاب داده شده اند