نوع مدرک: | برنامهها و فایلهای کامپیوتری |
سرشناسه | منبری ، فاطمه، نویسنده |
عنوان : | بررسی رابطه بین مورفومتری و دبی در حوضه های آبریز استان کردستان [پایاننامه دکتری تخصصی(PHD)]] |
تکرار نام مولف : | پدیدآور: فاطمه منبری استاد راهنما: امجد ملکی استاد مشاور: هادی نیری |
ناشر: | کرمانشاه [ایران] : دانشگاه رازی، دانشکده ادبیات و علوم انسانی |
سال نشر : | 1399 |
یادداشت | رشته: علوم انسانی |
شناسه افزوده : | ملکی ، امجد، استاد راهنما نیری ، هادی، استاد مشاور |
توصیفگرها | حوضه آبریز ، مورفومتری ، دبی ، دوره های بازگشت معین ، استان کردستان ، Watershed, morphometry, Dubai, certain return periods, Kurdistan province, |
چکیده : | حوضهی آبخیز یک واحد ایدهآل به منظور مدیریت منابع طبیعی و دستیابی به توسعهی پایدار است (خان، 2001: 465). شناخت عوامل هیدروژئومورفولوژیک و عملکرد آنها در حوضهی آبخیز، به منظور شناخت و مدیریت محیط آن، اهمیت زیادی دارد (مکرم و همکاران، 1396: 131).هر تغییری که در رودخانهها یا حوضههای آبخیز آنها ایجاد شود، باعث میگردد دینامیک و عملکردشان دچار تغییر شود و این تغییر در دینامیک، کل مجموعه (شامل اکوسیستم و طرحهای انسانیِ داخل آن) را دچار آشفتگی میکند. ازاینرو شناخت دینامیک رودخانهها و پیشبینی تغییرات در مجاری و حوضههای آبخیز آنها، پیش از انجام هرگونه فعالیتی ضروری است. واحد مطالعاتی و اجرایی در زمینهی هیدرولوژی و مهندسی منابع آب، حوضههای آبخیز (Basin) میباشد. امروزه در مطالعات کشاورزی، منابع طبیعی، و نیز آمایش سرزمین، از حوضههای آبخیز بهعنوانِ واحدهای برنامهریزی استفاده میگردد (مهدوی، 1388: 183). آنچه مسلم است سیلاب، ناشی از بارندگی است ولی مطالعات نشان میدهد که رابطه خطی و مستقیمی بین این دو عامل وجود نداد (غیور، 1371: 88). از جمله عوامل اصلیِ برهمزنندهی این رابطه، ویژگیهای ژئومورفولوژیک و مورفومتریِ حوضههای آبریز است(قنواتی، 1382: 175). تجزیه و تحلیل مورفومتری حوضه آبخیز نقش بسیار مهمی در دانستن ویژیگیهای یک حوضه آبخیز از نظر هیدرولوژی، آب و هوا، ژئومورفولوژی و.. دارد(مکرم و همکاران، 1396: 132). خصوصیات فیزیکی حوضهها، از عوامل موثر بر رواناب و سیل است (علیزاده،1381: 401). سیل در هر حوضهای، به واکنشهای هیدرولوژیکیِ آن حوضه و نواحی بالادست آن مرتبط است. حوضههایی که از نظر دامنهها و شبکهی هیدرولوژیک، دارای الگوی متفاوتی هستند، در برابر یک رگبار معین، مقادیر رواناب متفاوتی تولید میکنند (کرمی و اسمعیلپور، 1393: 146). خصوصیات فیزیوگرافی حوضهها، نهتنها بر رژیم هیدرولوژیک آنها از جمله میزان تولید آبی سالانه، حجم سیلابها، شدت فرسایش خاک و رسوب تولیدی اثر مستقیم دارد، بلکه همچنین بهطور غیرمستقیم با تاثیر بر ویژگیهای آبوهوا و وضعیت اکولوژی و پوشش گیاهی رژیم آبیِ حوضهی آبخیز را به میزان زیادی تحتتأثیر قرار میدهد. تجزیهوتحلیل مورفومتری حوضههای زهکشی و شبکهی کانال، نقش مهمی در شناخت رفتارِ جَوّی وهیدروژئولوژیکی حوضهی زهکشی ایفا میکند و بیانکنندهی اقلیم غالب، زمینشناسی، ژئومورفولوژی و ساختار حوضه است (هاجم و همکاران، 2013: 1). خصوصیات فیزیوگرافی در هر حوضه تقریبا ثابت بوده، و اهمیتشان از این جهت است که میان آنها و رواناب حوضه، رابطه وجود دارد. بنابراین برای حوضههایی که در آنها ایستگاههای دبیسنج وجود ندارد و یا دورهی برداشت دادهها برای بررسی کافی نیست، میتوان از این روابط استفاده کرد و مقدار رواناب یا شدت سیلاب را تخمین زد و بین دبی با دورههای بازگشت و مورفومتری حوضهها رابطه برقرار کرد (قنواتی، 1382: 178). سیل یک پدیدهی طبیعی است؛ پدیدهای که همواره وجود داشته و در آینده نیز وجود خواهد داشت. سیﻼب یکی از گستردهترین مخاطراتی است که عمدتاً انسان را تحتتأثیر قرار میدهد زیرا انسان، نواحی مستعدِ سیل را برای زندگی انتخاب میکند (هارت، 1986: 148). دلایل وقوع این پدیده گوناگون است. عدم شناخت حوضههای آبخیز و فقدان مدیریت صحیح آنها، یک مسئله بسیار مهم است. همچنین از یک سو، بررسی عوامل زیستمحیطی نشان میدهد که دخالت انسان در چرخهی طبیعی آب، از طریق تخریب پوشش گیاهی در مناطق گوناگون، کاربری غیراصولی اراضی، توسعهی سطوح غیرقابلنفوذ و امثال آن، پتانسیل سیلخیزی را افزایش داده است (شعبانی بازنشین و همکاران، 1395: 20). و از سوی دیگر، نیازهای روبهرشدِ جوامع بشری، بهواسطهی افزایش جمعیت و نیز تغییر در الگوی زندگی، پیامدهای گستردهای در سراسر کرهی زمین داشته است. تغییر بدون توجه به استعدادهای ذاتی آن از معمولترین دخالتهای بشری تلقی شده و همواره پدیده هایی از قبیل سیلاب و فرسایش خاک را به دنبال داشته است (لوندکوام و همکاران، 2003 : 57). تبدیل اراضی جنگلی به زمینهای زراعی و مسکونی، جادهسازی، و ورود به حریم و بستر رودخانهها، از شایعترین آنهاست . همچنین ، از دیگر دلایل شکلگیری سیلابها است. ایران سرزمینی است خشک با نزولات جوی بسیار کم، بطوریکه اگر میانگین بارندگی سالانه در سطح خشکیهای کرهی زمین را (که حدود 860 میلیمتر تخمین زده میشود) با متوسط بارندگی سالانه در ایران (که تقریبا رقمی معادل 250 میلیمتر است) مقایسه کنیم، ملاحظه خواهد شد که بارندگی در ایران حتی کمتر از یکسومِ متوسط بارندگی در سطح دنیاست. علاوهبراین، زمان ریزش نزولات جوّی و محل ریزش آنها با نیاز بخش کشاورزی، که مصرفکنندهی اصلی آب در کشور میباشد، مطابقت ندارد؛ بنابراین باید پذیرفت که خشکی در ایران یک واقعیت اقلیمی است (علیزاده، 1381: 13). قرار گرفتن ایران در یک اقلیم خشک و نیمهخشک و در کنار آن بارندگیهای نامنظم، پتانسیل سیلخیزی را در حوضههای آبخیز بالا برده است. ویژگیها و پیامدهای وقوع این پدیده در ایران و جهان، شناختهشده است. در طی چهل سال گذشته بیش از 3700 واقعهی مهم سیل در کشور ثبت شده، که 52 درصد آنها مربوط به ده سال اخیر است. تعداد سیلها در دههی 1370 تا 1380، حدود پنج برابر دههی 1330 تا 1340 بوده است (بزرگمهر، 1389: 90). در طی نیم قرن اخیر، این مخاطره از نظر تعداد، حجم روانابِ جاریشده، و نیز خسارات وارده، روندی افزایشی داشته است (شریفی و نوروزی، 1381: 22) |
لینک فایل دیجیتالی : | https://ganj.irandoc.ac.ir/#/articles/a7c472c570bad8c00e8a673fe0370b49 |
لینک ثابت رکورد: | ../opac/index.php?lvl=record_display&id=14899 |
زبان مدرک : | فارسی |