چکیده : | در مطالعات اخیر زبانشناسی نظری، بررسی ساختهای پرسشی و پرسشواژهای موضوع تعداد کثیری از پژوهشهای زبانشناسی را به خود اختصاص داده است. در این رساله نگارنده سعی بر آن دارد تا به بررسی، توصیف و تحلیل ساختهای پرسشی و پرسشواژهای و حرکت پرسشواژه، در کردی اردلانی، بر اساس برنامهی کمینهگرا و در چارچوب نظریه فاز (چامسکی، 2001 و پس از آن) بپردازد. مرور دادههای زبان کردی گویش سنندجی نشاندهندهی این نکته است که پرسشهای این زبان به دو گروه جملات پرسشی فاقد پرسشواژه و جملات پرسشی دارای پرسشواژه تقسیم میشوند. جملات پرسشی فاقد پرسشواژه نیز خود به دو گروه پرسشهای آهنگین و پرسشهای انتخابی تقسیم میشوند. جملات پرسشی دارای پرسشواژه دارای دو گروه تک پرسشواژهای و چند پرسشواژهای میباشند. بررسی دادههای زبان نام برده نگارنده را به این نکته وا داشته که این زبان در زمرهی زبانهای پرسشواژه در جای اصلی قرار دارد. حرکت پرسشواژه در زبان کردی گویش سنندجی از نوع حرکت غیرموضوعی است چراکه حرکت از جایگاهی موضوعی به جایگاهی غیرموضوع صورت میگیرد. سپس با در نظر گرفتن فرضیهی گروه متممنمای چند جزئی/ گسستهی ریتزی (1997) جایگاه فرود عناصر پرسشی در حاشیهی چپ جمله تعیین و تبیین گردیده است. به عقیدهی ریتزی (1997) در این حاشیه گروه متممنما به چهار فرافکن در حاشیهی چپ جمله گسسته میشود که به ترتیب عبارتند از گروه منظوری، گروه مبتدا، گروه کانون و گروه ایستایی. در میان این چهار گروه مشخصگر گروه کانون در حاشیهی چپ جمله جایگاه فرود عناصر پرسشی است. تجزیه و تحلیل جملات ساده و مرکب دارای پرسشواژه در زبان کردی گویش سنندجی گویای این نکته است که در هر جمله فقط یک سازهی کانون وجود دارد. در نتیجه با حضور دو سازهی کانون در یک جمله، آن جمله غیردستوری خواهد بود. راه حل ریتزی (1997) به منظور رفع این مشکل، انتقال پرسشواژهی حرکت نموده از جایگاه مشخصگر گروه کانون به مشخصگر گروه منظوری است. در نتیجه پرسشواژهها در زبان کردی گویش سنندجی قادر به اشغال دو جایگاه هستند: مشخصگر گروه کانون و مشخصگر گروه منظوری. پرسشواژهها در این زبان از همان اصول نحوی (اصل همجواری، اصل مقوله تهی و ...) تبعیت میکنند که پرسشواژهها در زبان انگلیسی تبعیت مینمایند. پرسشواژههای بافت مقید نیز گروهی دیگر از پرسشواژهها میباشند که به کرات توسط گویشوران این زبان به کار برده میشوند. در زبان کردی گویش سنندجی این گروه از پرسشواژهها نیز همانند پرسشواژههای موضوعی در هنگام در جای اصلی بودن، عملگر پرسشی به جایگاه مشخصگر گروه متممنما حرکت مینمایند تا ساختی پرسشی تولید شود و در هنگام حرکت این گروه از پرسشواژهها این حرکت از نوع کانونیسازی است و عبارت پرسشی به جایگاه مشخصگر گروه کانون حرکت مینماید. این دسته از پرسشواژهها همانند پرسشواژههای موضوعی در مقابل اصل اولیترین و جزیره پرسشواژهها حساسیت نشان میدهند
This thesis investigates the structure and function of Wh-constructions and Wh-words in Kurdish, which have been extensively investigated within recent theoretical linguistics. To do so, we will describe, and analyze the structure of Wh-constructions, Wh-words, and Wh-movement on the basis of the Minimalist Program within the framework of phase theory (Chomsky, N. 2001). The investigation of Ardalani dialect's data of Kurdish language demonstrates that Wh- constructions fall into two groups: those with Wh-word(s) and those without Wh-word(s). Constructions without Wh-word(s) are divided into two groups: elective and musical questions. Interrogative sentences with Wh-word(s) also have two sub-groups: single and multiple Wh-questions. In terms of the distribution of wh-words, this dialect has two types of Wh-questions: Wh- in- situ and displaced Wh. Displaced Wh-words are the words moved to the beginning of the sentence in¬ order¬¬ to be focused. Rizzi's model of Split Complementizer Phrase (CP) (1997) consists of several projections (ForceP, TopicP, FocusP, and TenseP). On the assumption of Split CP Hypothesis of Rizzi (1997), moved Wh-words occupy the specifier position of Focus Phrase. The analysis of simple and compound sentences in this dialect showed that each sentence contains only a single FocusP constituent. This kind of Wh-word is contrastively stressed. If two constituents move into the specifier position of Focus Phrase, that sentence will be ruled out. The resolution is to make one of them occupy the specifier of FocusP and the other occupy the highest projection (ForceP). Therefore, Wh-words can occupy two different positions, the specifier of FocusP or the specifier of ForceP. Another group of Wh-words that is extensively used by the native speakers of this dialect is discourse-linked Wh-words. The investigation of this group of Wh-words show that the question operator moves to the specifier of CP to produce an interrogative sentence. When D-linked Wh-word is fronted, the specifier of FocusP is the landing site of the fronted constituent. These Wh-words are sensitive to Superiority Condition and Wh-islands |