در دههی بیست شمسی نه تنها کردستان بلکه ایران و منطقه آبستن تغییرات و تحولات زیادی بود، که از دلایل اصلی آن میتوان به جنگ جهانی دوم و به دنبال آن توجه استعمارگران به مناطق نفت خیز منطقهی خاورمیانه نام برد. در این میان پادشاهان ایران نیز نقش مهمی در بی ثباتی ایران ایفا نمودند و همین بی-کفایتی حاکمان ایران موجبات جنبشهایی را نیز فراهم آورد که یکی از آن جنبشها نیز در کردستان و در شهر مهاباد و با رهبری قاضی محمد انجام گرفت همچنین با توجه به ظلمهای مضاعفی که طبقه مالک و فرادست از طبقهی کشاورز و فرودست مینمود سیستم اقتصادی آن زمان چه در ایران و چه در کردستان را تحت تأثیر خود قرار داده بود و همین امر موجبات جدایی افراد فرودست از روستاها را فراهم نمود و مهاجرتهای کاذب آنها به شهرها فزونی یافت. نظام اجتماعی قبیلهی کردستان آن زمان یک نظام تام سنتی بود که نوآوریها در آن نظام اجتماعی بسیار سخت و دشوار به نظر میرسید که در این دهه البته با توجه به وضعیت تمام منطقه، کردستان نیز تحت تأثیر ارتباطات و علوم جدید قرار گرفت و بسیاری از هنجارها تغییر یافت، در این تحقیق سعی میگردد تا به شیوهای علمی نظام طبقاتی کردستان در آن دهه و سیستم اقتصادی و معیشتی مردم و نیز وضع سیاسی و جنبشهای کردی مورد نقد و بررسی قرار بگیرند