حبسیه یا شعر در زندان یکی از مشهورترین ژانرهای شناخته شدهی ادبی در ایران است. این ژانر دربردارندهی احوال و احساسات و کنشهای شاعران در بند است که با استفاده از تکنیکهای مختلف ادبی و بلاغی در صدد بیان احوال خود یا به چالش کشیدن زندان، زندانبان، جایگاه حاکم و حتی جایگاه خود برآمدهاند. از میان مهمترین حبسیهسرایان ایران یکی مسعود سعد سلمان شاعر صاحب سبک فارسیگوی دورهی غزنویان است که مدت نوزده سال را در زندان سپری کرده و دیگری شاعر کُردیگوی ایلامی؛ غلامرضاخان ارکوازی همعصر سلسلهی قاجاریه است که برخلاف اصول و عرف زندان، شکنجه و آزار دیده است. پایاننامه حاضر تلاش کرده است تا به این پرسشها پاسخ دهد که عناصر مشترک سازنده حبسیه دو شاعر، لحن و شیوهی بهکارگیری آرایهها در بیان تصاویر چگونه است. برای پاسخ به این پرسشها مؤلف سعی کرده تا با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی و از منظر ساختاری دواوین و اشعار این دو شاعر را بررسی و جنبههای بلاغی، بدیعی و زوایای تاریخی و فلسفی حاکم بر اندیشهی این دو شاعر را بکاود. نتیجهی این پژوهش نشان میدهد دو شاعر به حسبحال و شِکواییه پرداختهاند، تنوع مضامین و موضوع حبسیات مسعود با توجه به دورهای که در آن بوده نسبت به ارکوازی گستردهتر و متنوعتر میباشد ولی شیوهی بیان و زبان و توصیف آنها متفاوت و متمایز است