دسترسی همگانی(OPAC) نام کتابخانه در اوپک

زمینه‌های واگرایی فرهنگی و خشونت سیاسی در میان اهالی سنی مذهب بلوچستان، کردستان و منطقه ترکمن صحرای ایران [پایان‌نامه کارشناسی‌ارشد] (1390) / محمودزاده رضایی ، سبحان، نویسنده بازکردن لینک
نوع مدرک:برنامه‌ها و فایلهای کامپیوتری
سرشناسهمحمودزاده رضایی ، سبحان، نویسنده
عنوان :زمینه‌های واگرایی فرهنگی و خشونت سیاسی در میان اهالی سنی مذهب بلوچستان، کردستان و منطقه ترکمن صحرای ایران [پایان‌نامه کارشناسی‌ارشد]
تکرار نام مولف :پدیدآور: سبحان محمودزاده رضایی استاد راهنما: محمود شهابی استاد مشاور: حسام‌الدین آشنا
ناشر:تهران [ایران] : دانشگاه علامه طباطبائی، دانشکده علوم اجتماعی
سال نشر :1390
یادداشتموضوع: مطالعات فرهنگی
رشته: علوم اجتماعی - مطالعات فرهنگی
شناسه افزوده :شهابی ، محمود، استاد راهنما
آشنا ، حسام‌الدین، استاد مشاور
توصیفگرهاخشونت سیاسی ، کردستان (استان) ، ایران ، قومیت ، فرهنگ ، سیستان و بلوچستان (استان) ، ترکمن صحرا ، تسنن ، Political violence, Kurdistan (province), Iran, ethnicity, culture, Sistan and Baluchistan (province), Sahra Turkmen, Sunnism ، نظریه مبنایی ، سیاستگذاری فرهنگی ، مفاومت فرهنگی ، اهل سنت ایران
چکیده :جغرافیای ایران از ترکیب مجموعه نامنظم و متداخل از خرده فرهنگ های قومی، مذهبی، و زبانی تشکیل یافته و تعداد قابل توجهی از این اقوام با مذهب تسنن متمایز گشته اند. پژوهش حاضر به دنبال شناخت نظری از زمینه های موثر بر شکل گیری استراتژی خشونت سیاسی، به مثابه یک واقعه رسانه ای در موقعیت واگرایی، در میان حوزه های تراکم جمعیتی مسلمانان اهل سنت در حاشیه مرزهای ایران می باشد. بدین منظور، شیوه پژوهش کیفی به دلیل ضرورت شناخت تفهمی مسئله بکار گرفته شد و روش نظریه مبنایی نیز به دلیل نبود بستر نظری مناسب پیشینی و همچنین هدف تولید نظریه در این حوزه اخذ گردید. در این میان، 14 شهر سنی نشین استان های سیستان و بلوچستان، کردستان، و گلستان به عنوان میدان تحقیق برگزیده شدند و زنان و مردان بالای 18 سال این نواحی به مثابه جامعه آماری تحقیق مورد مطالعه قرار گرفتند و نمونه گیری روشمند در سه مرحله باز، محوری، و انتخابی مبتنی بر تکنیک نمونه گیری نظری و گلوله برفی صورت پذیرفت و در نهایت این تحقیق با انتخاب 35 نمونه در این سه منطقه به حد اشباع نظری رسید. به منظور جمع آوری اطلاعات، پژوهشگر از تکنیک مصاحبه فردی متمرکز بهره برد و تلاش نمود تا میزان تعلق قومی، تعلق مذهبی، رمزگشایی مصاحبه شوندگان از سیاستگذاری قومی دولت مرکزی و همچنین معانی و تفسیر ایشان از چرایی و چگونگی اعتراضات و خشونت های سیاسی را مورد سنجش قرار دهد. بعلاوه، پژوهشگر به منظور فهم دقیق تر شیوه رمزگذاری خشونت سیاسی، تمامی بیاینه های بمب گذاری انتحاری گروه جندالله در استان سیستان و بلوچستان را نیز به نمونه های تحقیق اضافه نمود. و در نهایت کل داده های تحقیق تحت سه مرحله تحلیل و کدگذاری باز، محوری، و انتخابی قرار گرفت.یافته های این پژوهش نشان داد که اقلیت سنی مذهب ایرانی در موقعیت واگرایی قرار گرفته اند که بنا به خوانش ایشان از یک طرف با احساس طرد شدگی از جانب دولت مرکزی همراه است و از طرف دیگر با طرد کردن دولت مرکزی و احساس بی اعتمادی بدان همزمان می گردد. این موقعیت که پدیده مرکزی تحقیق را تشکیل می دهد مشتمل بر چهار گونه واگرایی مذهبی (اختلاف میان تشیع ـ تسنن)، واگرایی قومی (تفوق قومیت بر ملیت)، واگرایی سیاسی (احساس طردشدگی / بی اعتمادی)، و واگرایی اجتماعی (احساس ناامنی) است که خود برآمده از شیوه سیاستگذاری دولت مرکزی به مثابه شرایط علی آن می باشد. این سیاستگذاری بنا به تفسیر ایشان دارای ابعاد زیر است: سیاستگذاری قومیتی دولت شیعی ایرانی برای اقلیت سنی، سیاستگذاری مذهبی به منظور تفوق تشیع بر تسنن، سیاستگذاری امنیتی به منظور کنترل اجتماعی جمعیت درجه دوم، سیاستگذاری اقتصادی منتهی به عدم توسعه یافتگی و افزایش موانع معاش، و سیاستگذاری فرهنگی به منظور تفوق فرهنگ ایرانی بر فرهنگ اقلیت های قومی. این برش های هماهنگ از خوانش سیاستگذاری مرکزی به شکل گیری حوزه ای می انجامد که احساس محرومیت بومیان را تشدید می نماید. این چرخه اجتماعی در میان دو حوزه موثر زمینه اجتماعی مرزنشینی، به عنوان زمینه پدیده مرکزی، و همچنین ارتباطات میان فرهنگی بومیان با هم مذهبانشان در داخل مرزهای کشور و هم قوم هایشان در آن طرف مرزها، به مثابه عوامل مداخله گر آن قرار می گیرد که با وجود شباهت های بسیار، اما از تفاوت های جدی نیز در سه منطقه بلوچستان، کردستان، و ترکمن صحرا برخوردار است. بر مبنای این عوامل و شرایط علی، مداخله گر، و زمینه ای، بومیان کرد، بلوچ، و ترکمن به انتخاب های متمایز از منوی ده گانه استراتژی های کنش/ واکنشی دست می زنند تا در جایگاه مقاومت فرهنگی به ایشان، امکان خروج از موقعیت واگرایی را اعطاء نماید. این منوی مقاومت فرهنگی بومیان از ده بسته اصلی تشکیل یافته است که عبارتند از اعمال تغییرات هویتی، چانه زنی با دولت، افزایش ارتباطات درون گروهی، بهره گیری منابع از مقوم مقاومت فرهنگی، اداره محلی غیردولتی، الگوهای جایگزین تولید و مصرف رسانه ای، الگوهای اقتصادی جایگزین، اعتراضات جمعی، خشونت سیاسی، و استقلال طلبی. در این میان، بر اساس تحلیل بیانیه های جندالله و نشریه آلترناتیو پژاک می توان گفت که بهره گیری از خشونت سیاسی، به عنوان تنها یکی از انتخاب های ممکن از منوی ده گانه مقاومتی، برای دست یابی به هدف فدرالیزم یا استقلال طلبی توسط این گروه ها رمزگذاری می گردد. اما در مقابل بر اساس نتایج مصاحبه ها می توان اظهار داشت که اکنون معانی آن بیشتر بر انتقام و دفاع، محدود شده است. به بیان دیگر، خشونت سیاسی خود سیکلی جدید را در موقعیت واگرایی شکل می دهد که در طی آن، دفاع مشروع، یعنی کشتن برای کشته نشدن، و انتقام، یعنی کشتن بخاطر کشتن پیشین، دائماً تکرار می گردد. در نهایت، با تکمیل چرخه واگرایی، از سیاستگذاری مرکزی گرفته تا اِعمال استراتژی بومیان، در زمینه ها و مداخلاگران بلوچستان، کردستان، و ترکمن صحرا، پیامدهای حاصل این چرخه در قالب بحران رخ می نماید، بحرانی که بر سه حوزه مشروعیت سیاسی دولت مرکزی و نمایندگان محلی آن، ارتباطات میان مذهبی و میان قومی، و همچنین ارتباطات درون گروهی سایه می افکند.در ایران، خشونت سیاسی با هدف جدایی طلبی سیاسی به مثابه واقعه رسانه ای شکل می گیرد و در نبود رقیب موثرتری در منوی مقاومتی، گسترش می یابد. این انتخاب با اتکا به زمینه الگوهای جغرافیایی، اقتصادی، و اجتماعی مرزی و همچنین مداخله ارتباطات میان و درون فرهنگی بومیان سنی مذهب با یکدیگر و هم مذهبانشان در دولت های همسایه تقویت می گردد، و در نهایت بجای دستیابی بدان هدف سیاسی، سیکل انتقام را در این حوزه های سنی نشین ایجاد می نماید و پیامد بحران چرخه واگرایی را تشدید می کند
لینک فایل دیجیتالی :https://ganj.irandoc.ac.ir/#/articles/4f504b26045e49b2915366a3d05abded
لینک ثابت رکورد:../opac/index.php?lvl=record_display&id=15489
زبان مدرک :فارسی
شماره ثبتشماره بازیابینام عام موادمحل نگهداریوضعیت ثبتوضعیت امانت
فاقد شماره ثبت