هدف اصلی این پژوهش، بررسی رابطه هوش عاطفی و خودکارآمدی بر پذیرش تغییرات برنامه درسی در بین معلمان ابتدایی شهرستان کامیاران میباشد. پژوهش حاضر از لحاظ هدف کاربردی و از لحاظ نحوه جمع آوری دادهها، توصیفی و از نوع همبستگی است. به منظور ارزیابی روابط بین متغیرهای مکنون و اندازه گیری شده در مدل مفهومی پیشنهاد شده از الگویابی معادلات ساختاری استفاده شده است. جامعه این تحقیق شامل کلیه معلمان ابتدایی شهرستان کامیاران در سال تحصیلی 95- 94 که به امر تدریس اشتغال داشتند (384 =N) میباشد که به شیوه تصادفی خوشهای و با توجه به استفاده از مدل معادلات ساختاری، 250 نمونه برای این پژوهش انتخاب گردید. در این تحقیق از پرسشنامههای استاندار هوش هیجانی بار- ان، خودکارآمدی تشانن- موران و وولفولک و پرسشنامه محقق ساخته برای سنجش متغیر پذیرش تغییر استفاده گردید. برای تجزیه و تحلیل آماری از روش ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چند متغیره استفاده شد. یافتهها نشان داد که بین هوش عاطفی و پذیرش تغییرات برنامه درسی رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد بعد بین فردی هوش عاطفی دارای بیشترین میزان تأثیر مثبت بر پذیرش تغییرات برنامه درسی بوده و در اولویت اول قرار دارد، سازگاری در رتبه دوم و بعد درون فردی در اولویت سوم قرار دارد. نتایج حاصل از تحلیل همبستگی همچنین نشان داد بین خودکارآمدی و پذیرش تغییرات برنامه درسی رابطه مثبت و معناداری وجود دارد