واقع در: تهران
هویت جمعی غالب کُردها در کشورهای ایران و عراق [پایاننامه دکتری تخصصی (PhD)] (1388) / قادرزاده ، امید، نویسنده
نوع مدرک: برنامهها و فایلهای کامپیوتری سرشناسه قادرزاده ، امید، نویسنده عنوان : هویت جمعی غالب کُردها در کشورهای ایران و عراق [پایاننامه دکتری تخصصی (PhD)] تکرار نام مولف : پدیدآور: امید قادرزاده استاد راهنما: محمد عبداللهی استاد مشاور: سعید معیدفر استاد مشاور: احمد گلمحمدی ناشر: تهران [ایران] : دانشگاه علامه طباطبائی، دانشکده علوم اجتماعی سال نشر : 1388 یادداشت رشته: علوم اجتماعی - جامعهشناسی شناسه افزوده : عبداللهی ، محمد، استاد راهنما معیدفر ، سعید، استاد مشاور گلمحمدی ، احمد، استاد مشاور توصیفگرها هویت قومی، ایران، سرمایه فرهنگی، کردها، سرمایه اقتصادی، رابطه اجتماعی، هویت جمعی، عادت واره، Ethnic Identity, Cultural Capital, Iran, Iraq, Economic Capital, Kurds, Social Relation چکیده : هویت جمعی از موضوع های اصلی مورد توجه در جامعه شناسی معاصر است.در ایران وعراق هم بحث درباره این موضوع با ظهور گفتمان مدرن و دولت ملت مدرن بر آمده از آن آغاز شد و تا به امروز ادامه یافته است.با توجه به زیست چند فرهنگی و چندقومی جوامع ایران و عراق و تحولات جهانی، پرداختن به این مباحث اهمیت فزاینده ای یافته است.پژوهش موجود در همین راستا و برای بررسی چگونگی و چرایی هویت جمعی غالب کُردها در کشورهای ایران و عراق صورت گرفته است.در بخش نظری بر اساس نتایج بدست آمده از بررسی دیدگاه ها و مرور منابع تجربی موجود یک چارچوب مفهومی تلفیقی تنظیم گردیده و در قالب آن پرسش های اساسی و فرضیه های اصلی مطرح شده است. تحقیق به روش پیمایش و با استفاده از پرسشنامه و در مورد1060 نفر نمونه از کُردهای ساکن در ایران و عراق انجام گرفته است.جامعه آماری تحقیق کلیه اعضای 18 سال و بالاتر کُردهای ساکن در شهرهای سنندج، سردشت، اربیل و بن سلاوه بوده اند.نتایج تحقیق بر وجود تشابه در ترجیحات هویتی کُردها در ایران و عراق دلالت داشته؛به گونه ایکه در سلسله مراتب ترجیحات هویتی کُردها، هویت قومی جایگاه محوری و اولیه ای داشته و پس از آن هویت های جهانی و ملی قرار گرفته اند.با این وصف،تفاوت در مشخصات محیط طبیعی- اجتماعی(سطح توسعه)، ابعاد موقعیتی و نقشی، احساسی، فکری و فرهنگی، و تعاملاتی کُردها در ایران و عراق،تفاوت در میزان گرایش به هویت های جمعی عام را در سطوح جامعه ای و فرا جامعه ای آن در میان کُردهای ایران و عراق در پی داشته است. متغیرهای سطح توسعه منطقه، میزان بهره مندی از سرمایه های اقتصادی و فرهنگی، عادت واره و گستره روابط اجتماعی رابطه مثبت و معناداری با هویت جمعی غالب کُردها در ایران و عراق داشته و در مجموع حدود 62 درصد تغییرات هویت جمعی غالب کُردها را تبیین نموده اند لینک فایل دیجیتالی : https://ganj.irandoc.ac.ir/#/articles/ae5e73dfe3411b9516232d1d31cf36dd لینک ثابت رکورد: ../opac/index.php?lvl=record_display&id=14341 زبان مدرک : فارسی
شماره ثبت شماره بازیابی نام عام مواد محل نگهداری بخش وضعیت ثبت وضعیت امانت فاقد شماره ثبت بررسی نگرش نخبگان کرد به هویت جمعی (قومی/ ملی) تحلیل گفتمان هویت قومی/ ملی (نخبگان استان کردستان) [پایاننامه کارشناسیارشد] (1388) / رحمانی ، سمیه، نویسنده
نوع مدرک: برنامهها و فایلهای کامپیوتری سرشناسه رحمانی ، سمیه، نویسنده عنوان : بررسی نگرش نخبگان کرد به هویت جمعی (قومی/ ملی) تحلیل گفتمان هویت قومی/ ملی (نخبگان استان کردستان) [پایاننامه کارشناسیارشد] تکرار نام مولف : پدیدآور: سمیه رحمانی استاد راهنما: محمد عبداللهی استاد مشاور: محمدجواد غلامرضاکاشی ناشر: تهران [ایران] : دانشگاه علامه طباطبائی، دانشکده علوم اجتماعی سال نشر : 1388 یادداشت موضوع: جامعه شناسی
رشته: علوم اجتماعی - جامعهشناسیشناسه افزوده : عبداللهی ، محمد، استاد راهنما غلامرضاکاشی ، محمدجواد، استاد مشاور توصیفگرها تجزیه و تحلیل گفتمان، کردستان (استان)، گفتمان، نخبگان، نفوذ، هویت اجتماعی، هویت قومی، هویت گروهی، هویت ملی، کردها،Discourse Analysis, Kordestan(province), Discourse, Elites, Influence, Social Indentity, Ethnic Identity, Group Identity, National Identity, Kurds چکیده : هویت اجتماعی و شناخت گفتمانهای هویتی یک جامعه، نظمهای گفتمانی گوناگون، نحوهی تولید و بازتولیدشان در برابر قدرت حاکم و نیز در رابطهشان با میدان سیاست، امری ضروری برای مطالعات جامعهشناختی به شمار میرود. شناخت گفتمان هویتی نخبگان یک جامعه به علت تأثیرگذاریشان بر افکار عمومی و همچنین بررسی این شناخت با قبول بیشآهنگ بودن تفکرات آنان، پیشبینی تحولات اندیشه و هویت در جهان آینده را به دست میدهد. پایاننامهی حاضر در سنت مطالعات جامعهشناسی و با استفاده از روش تحلیل کیفی گفتمان از طریق ابزار مصاحبه، به دنبال بررسی و شناخت گفتمان حاکم بر نگرش هویت قومی و ملی نخبگان کرد (استان کردستان)، شناسایی محتوای ساخت گفتمانی آن در رابطه با حاکمیت و نیز مقایسهی درونگروهی نظم گفتمان آنان است. یافتههای تحقیق بر درونمایهی فرهنگی گفتمان اغلب این نخبگان همراه با اتخاذ هویت مقاومت در برابر حاکمیت دلالت میکند. همچنین هویت قومی بر هویت ملی آنان برتری داشته و در کل چهارنوع نظم گفتمانی متفاوت را به خویش اختصاص داده است. گفتمان اسلامی با دو رویکرد اسلامی/ قومی و رویکرد اسلامی ، گفتمان هنری با دو رویکرد هنری و قومی/ فرهنگی ، گفتمان علمی با اتخاذ دیدگاهی واقعنگرانه از هویت قومی و گفتمان سوسیالیستی با رویکردی انسانی/ قومی. براساس یافتههای تحقیق طبقهبندیهای دیگری بر حسب مولفههای هویت قومی و یا ملی نیز صورت گرفته است. نتیجهی نهایی اینکه گفتمان هویتی هرفردی در رابطهای دوسویه با رویکرد و جهانبینی غالب وی و در ارتباط با میدان قدرت (سیاست) قرار دارد لینک فایل دیجیتالی : https://ganj.irandoc.ac.ir/#/articles/d2ed452e4e23771be249a1d0e28eba50 لینک ثابت رکورد: ../opac/index.php?lvl=record_display&id=14380 زبان مدرک : فارسی
شماره ثبت شماره بازیابی نام عام مواد محل نگهداری بخش وضعیت ثبت وضعیت امانت فاقد شماره ثبت تیپولوژی زنان کرد از منظر تصویر ذهنی (Self-image)آنان از خود [پایاننامه کارشناسیارشد] (1392) / شهریاری ، سهیلا، نویسنده
نوع مدرک: برنامهها و فایلهای کامپیوتری سرشناسه شهریاری ، سهیلا، نویسنده عنوان : تیپولوژی زنان کرد از منظر تصویر ذهنی (Self-image)آنان از خود [پایاننامه کارشناسیارشد] تکرار نام مولف : پدیدآور: سهیلا شهریاری استاد راهنما: طاهره قادری استاد مشاور: محمدتقی کرمی ناشر: تهران [ایران] : دانشگاه علامه طباطبائی، دانشکده علوم اجتماعی سال نشر : 1392 یادداشت موضوع: جامعه شناسی
رشته: علوم اجتماعی - جامعهشناسیشناسه افزوده : قادری ، طاهره، استاد راهنما کرمی ، محمدتقی، استاد مشاور توصیفگرها کردها، تصویر ذهنی، زنان، استعمار، مادرسالاری، گونه شناسی، دفاع از حقوق زنان، Kurds, Image, Woman, Colonialism, Matriarchy, Typology, Feminism چکیده : این پژوهش با رویکرد تفسیری- برساختی به مطالعه ی تیپولوژی زنان کرد از منظر تصویر ذهنی(self image) آنان از خود می پردازد. هدف اصلی تحقیق حاضر به دست دادن تحلیلی جامع از وضعیت زنان کرد کردستان ایران و نقد بازنمایی تقلیل گرایانه ی گفتمان فمینیسم غربی از زنان شرقی و هم چنین نقد نگاه تعمیم گرایانه ی گفتمان فمینیستی داخل کشور که ناتوان از دیدن تفاوت ها و تجارب متکثر زنان سایر اقلیت هاست، می باشد. جمعیت آماری مورد مطالعه ی تحقیق، زنان کرد 25 سال به بالای کردستان ایران می باشد. روش مورد استفاده این تحقیق، روش کیفی می باشد که برای تحلیل و تفسیر داده ها از روش نظریه مبنایی و تیپولوژی برساختی استفاده شده است و روش جمع آوری داده ها نیز، مصاحبه ی نیمه ساخت یافته از نوع اپیزودیک می باشد. یافته های پژوهش از این قرارند: شرایط علی تحقیق فقر اقتصادی ساختاری و تعیّن ساختاری، شرایط مداخله گر جنگ و وقوع مدرنیسم و روشنگری، شرایط زمینه ای توپولوژی سخت کوهستانی و اقلیت بودگی قومی- مذهبی و ناسیونالیسم کردی، پدیده ی محوری تحقیق آندروژنی یا دو جنسیتی بودن زنان کرد، تعاملات یا استراتژی ها، پذیرش، مواجهه ی رادیکال و عدم پذیرش و نهایتاً از مقوله های پیامدی تحقیق 8 تیپ زنان کرد استخراج گردید که عبارتند از: 1-زنان کرد مقتدر، سلطه گر، خود تصمیم، دارای عاملیت در ایجاد تغییر،رد کننده ی دوگانه های جنسیتی، مذهبی(به مثابه امری اجتماعی) 2-زنان کرد مقتدر، سلطه گر، خود تصمیم، دارای عاملیت در ایجاد تغییر، رد کننده ی دوگانه های جنسیتی، ضدمذهب3-زنان کرد مقتدر، سلطه گر، خود تصمیم، دارای عاملیت در ایجاد تغییر، رد کننده ی دوگانه های جنسیتی، مذهبی(به مثابه امری شخصی) 4-زنان کرد مقتدر، پیرو خرد جمعی، با تصمیم گیری مشورتی، دارای عاملیت در ایجاد تغییر، ردکننده ی دوگانه های جنسیتی، مذهبی(به مثابه امری شخصی) 5-زنان کرد مقتدر، پیرو خرد جمعی، با تصمیم گیری مشورتی، دارای عاملیت در ایجاد تغییر، ردکننده ی دوگانه های جنسیتی، ضدمذهب 6-زنان کرد مقتدر، پیرو خرد جمعی، با تصمیم گیری مشورتی، دارای عاملیت در ایجاد تغییر، پذیرنده ی دوگانه های جنسیتی، مذهبی(به مثابه امری شخصی)7-زنان کرد غیرمقتدر، سلطه پذیر، با تصمیم گیری حداقلی، مقهور ساختار در ایجاد تغییر، پذیرنده ی دوگانه های جنسیتی، مذهبی(به مثابه امری شخصی) 8-زنان کرد غیرمقتدر، سلطه پذیر، با تصمیم گیری حداقلی، مقهور ساختار در ایجاد تغییر، پذیرنده ی دوگانه های جنسیتی، مذهبی(به مثابه امری اجتماعی) لینک فایل دیجیتالی : https://ganj.irandoc.ac.ir/#/articles/f47576224c44992aaf35ed7c48757bdf لینک ثابت رکورد: ../opac/index.php?lvl=record_display&id=14402 زبان مدرک : فارسی
شماره ثبت شماره بازیابی نام عام مواد محل نگهداری بخش وضعیت ثبت وضعیت امانت فاقد شماره ثبت عوامل مرتبط با انواع قومگرایی در میان کردهای ایران[پایاننامه دکتری تخصصی (PhD)] (1390) / محمدزاده ، حسین، نویسنده
نوع مدرک: برنامهها و فایلهای کامپیوتری سرشناسه محمدزاده ، حسین، نویسنده عنوان : عوامل مرتبط با انواع قومگرایی در میان کردهای ایران[پایاننامه دکتری تخصصی (PhD)] تکرار نام مولف : پدیدآور: حسین محمدزاده استاد راهنما: محمدرضا شادرو استاد مشاور: پرویز پیران ناشر: تهران [ایران] : دانشگاه علامه طباطبائی، دانشکده علوم اجتماعی سال نشر : 1390 یادداشت موضوع: جامعه شناسی
رشته: علوم اجتماعی - جامعهشناسی ـ جامعهشناسی سیاسیشناسه افزوده : شادرو ، محمدرضا، نویسنده پیران ، پرویز، نویسنده موضوعها : اصفا
قوم گراییتوصیفگرها گروه های قومی ، هویت قومی ، قوم محوری ، محرومیت نسبی ، پایگاه اجتماعی_اقتصادی ، عوامل اجتماعی_فرهنگی ، تبعیض ، جامعه شناسی سیاسی ، نابرابری اجتماعی ، کردها ، Ethnic Group , Ethnic Identity , Ethnocentrism , Relative Deprivation , Socioeconomic Status , Sociocultural Factors , Discrimination , Political Sociology , Social Idequality , Kurds چکیده : درچند دهه اخیر قومگرایی عامل بی ثباتی، درگیری و بحران در مناطق گوناگون جهان بوده است. در تاریخ معاصرایران نیز هر از گاهی شاهد بروز و ظهور قومگرایی و مشکلات ناشی از آن در میان اقوام ایرانی و از جمله کردها بودهایم. هدف از پژوهشی که برای نوشتن این گزارش به انجام رسیده تعیین عوامل مرتبط با قومگرایی سیاسی در میان کرد های ایران بوده است. چارچوب نظری تحقیق تلفیقی بوده که سه مجموعه متغیرهای تفکیک،تبعیض و تفهیم مرتبط با قوم گرایی را در بر میگیرد. به عبارت روشنتر، کوشیدهایم معلوم کنیم که آیا نوع مذهب فرد(شیعه،سنی،یارسان) گویش فرد(کرمانجی،سورانی،اورامی،کلهر) نوع رسانه جمعی مورد استفاده فرد(قومی، غیر قومی) نوع احساس تبعیض فرد(سیاسی، فرهنگی و اجتماعی-اقتصادی) و محل پرورش فرد(شهر،روستا) با نوع و میزان قومگرایی او(سیاسی، فرهنگی و اجتماعی-اقتصادی) رابطه دارد؟تحقیق از نوع تحقیقات پهنانگر،مقطعی و کاربردی است و در آن از روش پیمایش و تکنیک پرسشنامه رویارو استفاده شده است. جمعیت آماری شامل کلیه مردان 18 تا 65 سال در استان های کردستان،آذربایجان غربی،کرمانشاه و ایلام بوده است. از این جمعیت با روش نمونه گیری احتمالی 800 نفر انتخاب شده و به سوالات پرسشنامه پاسخ داده اند.نتایج تحقیق نشان داده است که میان نوع گویش،نوع مذهب،نوع احساس تبعیض و نیز نوع رسانه جمعی مورد استفاده فرد با نوع قومگرایی او رابطه معناداری وجود دارد،اما بین محل پرورش فرد و نوع قوم گرایی او رابطهای معناداری مشاهده نشد. در واقع این نتایج نشان داد که قومگرایی پدیده ای چند عاملی است ، نقش فرهنگ و سیاست در آن بر جسته است و در عین حال این قوم گرایی دارای گسست است. اجرای عدالت و رفع نابرابری های سیاسی، فرهنگی و اقتصادی - اجتماعی،بازبینی فرایند گردش نخبگان قومی ومشارکت دادن بیشتر آنان در مدیریت کشور، می تواند آسیب های ناشی از قومگرایی سیاسی را کاهش دهد لینک فایل دیجیتالی : https://ganj.irandoc.ac.ir/#/articles/fac2ef31fbfbfc6b672f56b2e51bec06 لینک ثابت رکورد: ../opac/index.php?lvl=record_display&id=14417 زبان مدرک : فارسی
شماره ثبت شماره بازیابی نام عام مواد محل نگهداری بخش وضعیت ثبت وضعیت امانت فاقد شماره ثبت ویژگیها و تعیینکنندههای مهاجرت به تهران در بین کارگران مهاجر کرد در میادین میوه و تره بار (مطالعه موردی مناطق منتخب شهر تهران) [پایاننامه کارشناسی ارشد] (1395) / رحمانی ، رضا، نویسنده
نوع مدرک: برنامهها و فایلهای کامپیوتری سرشناسه رحمانی ، رضا، نویسنده عنوان : ویژگیها و تعیینکنندههای مهاجرت به تهران در بین کارگران مهاجر کرد در میادین میوه و تره بار (مطالعه موردی مناطق منتخب شهر تهران) [پایاننامه کارشناسی ارشد] تکرار نام مولف : پدیدآور: رضا رحمانی استاد راهنما: محمود مشفق استاد مشاور: حسن سرائی ناشر: تهران [ایران] : دانشگاه علامه طباطبائی، دانشکده علوم اجتماعی سال نشر : 1395 یادداشت موضوع: جمعیت شناسی شناسه افزوده : مشفق ، محمود، استاد راهنما سرائی ، حسن، استاد مشاور توصیفگرها اشتغال ، درآمد ، رضایت شغلی ، سازمان میادین میوه و ترهبار شهرداری تهران ، کردها ، مهاجرت از روستا به شهر ، وضعیت تاهل ، مهاجرت کارگران کرد مهاجر ، اشتغال غیر رسمی میادین میوه و تره بار ، Employment, income, job satisfaction, Tehran Municipality Fruit and Vegetable Markets Organization, Kurds, migration from rural to urban areas, marital status, migration of Kurdish migrant workers, informal employment in fruit and vegetable fields, چکیده : در تحقیق حاضر موضوع مورد بررسی، ویژگیها و تعیین کنندههای مهاجرت به تهران در بین کارگران مهاجر کُرد در میادین میوه و تره بار(مطالعه موردی مناطق منتخب شهرداری شهر تهران) است. روش مطالعه پیمایشی است، به این صورت که اطلاعات و دادههای پژوهش حاضر با استفاده از پرسشنامه به صورت کمی و سوالات باز جمع آوری شده است. حجم نمونه در این تحقیق شامل 352 نفر است که با استفاده از فرمول کوکران تعیین شده است و در این پژوهش از روش نمونه گیری خوشه ای استفاده شده است. تجزیه و تحلیل دادهها توسط نرم افزار SPSS انجام شده است. تمایل به مهاجرت دائم از شهرهای کردنشین به شهر تهران به عنوان متغیر وابسته و متغیرهای سن، اشتغال، درآمد افراد، رضایت شغلی، وضعیت تأهل، محل سکونت قبلی کارگران و سطح تحصیلات کارگران مهاجر به عنوان متغیرهای مستقل مورد مطالعه قرار گرفته است، همچنین برای تحلیل روابط علی بین متغیرها از رگرسیون خطی و تحلیل مسیر استفاده شده است. نتایج نشان می دهد بین وضعیت اشتغال، رضایت شغلی، وضعیت تأهل، سطح درآمد کارگران مهاجر و تمایل به مهاجرت از شهرهای کردنشین به شهر تهران به لحاظ آماری تفاوت وجود دارد و بین شاخصهای محل سکونت، سطح تحصیلات کارگران مهاجر و تمایل به مهاجرت از شهرهای کُردنشین به کلانشهر تهران تفاوت وجود ندارد. ضریب تعیین(r^2) در این پژوهش برابر با 0/121 و ضریب تعیین تعدیل یافته برابر با 0/110 گزارش شده است؛ یعنی در واقع 12 درصد از واریانس متغیر تمایل به مهاجرت، به وسیله چهار متغیر مدل رگرسیونی ما (اشتغال، رضایت شغلی، درآمد افراد و تأهل) تبیین و توجیه شده است و مابقی متعلق به سایر متغیرهایی است که در این مطالعه لحاظ نگردیده است لینک فایل دیجیتالی : https://ganj.irandoc.ac.ir/#/articles/2233a8ceed6542ff3c5e39f2f94e09b3 لینک ثابت رکورد: ../opac/index.php?lvl=record_display&id=14572 زبان مدرک : فارسی
شماره ثبت شماره بازیابی نام عام مواد محل نگهداری بخش وضعیت ثبت وضعیت امانت فاقد شماره ثبت بازنمایی هویت قومی کُردی در موسیقی سنتی کُردی مکریان [پایاننامه کارشناسی ارشد] (1394) / نصرت هیق ، صالح، نویسنده
نوع مدرک: برنامهها و فایلهای کامپیوتری سرشناسه نصرت هیق ، صالح، نویسنده عنوان : بازنمایی هویت قومی کُردی در موسیقی سنتی کُردی مکریان [پایاننامه کارشناسی ارشد] تکرار نام مولف : پدیدآور: صالح نصرت هیق استاد راهنما: محمدتقی کرمی استاد مشاور: وحید شالچی ناشر: تهران [ایران] : دانشگاه علامه طباطبائی، دانشکده علوم اجتماعی سال نشر : 1394 شناسه افزوده : کرمی ، محمدتقی، استاد راهنما شالچی ، وحید، استاد مشاور توصیفگرها بازنمایی هویت قومی کردی ، موسیقی سنتی ، Representation of Kurdish ethnic identity, traditional music, چکیده : پژوهش حاضر به بررسی میزان نمود مضامین مرتبط با هویت قومی در ترانهها و موسیقی سنتی کردی مکریان اختصاص دارد. مهمترین مسائلی که در خلال بررسی ترانهها و موسیقی سنتی مد نظر قرار گرفتهاند عبارتند از: تحلیل بازتاب مفاهیم و مقولههای هویت در ترانههای کردی، مقایسهی دو خواننده-ی مورد بررسی در این تحقیق یعنی زیرک و ماملی در چگونگی بازنمایی هویت قومی، و به تصویر کشیدن نمایی از زندگی و آداب و رسوم و عقاید و افکار مردم در ترانههای خوانندگان. چارچوب مفهومی پژوهش با اتکا به نظریههای، کنش متقابل نمادین مید، دیالکتیک بیرونی و درونی جنکینز، پارادایمهای ناسیونالیستی اسمیت و تئوری هویت تاجفل در زمینهی هویت قومی تدوین شده است. بر این اساس هویت قومی یک مفهوم گسترده است که خود دارای مقولههای همچون، دین مشترک، زبان مشترک، سرزمین و فضای مشترک، آداب و رسوم مشترک، احساس تعلق و آگاهی قومی و در نهایت نمادها و سمبلها و تاریخ و گذشتهی مشترک میباشد. همچنین برای هر کدام از این ابعاد زیرمقولههایی بر اساس تعریف عملیاتی هویت قومی مد نظر قرار گرفته است. پژوهش به روش اسنادی و با استفاده از تکنیک تحلیل محتوای کیفی انجام شده است. جمعیت آماری نیز تعداد 2600 ترانه بوده که به روش سرشماری مورد مطالعه قرار گرفتهاند. از این رو تعداد، تقریباً 90 در صد ترانههای دو خواننده تقریباً یکی از ابعاد قومیتی را در برمیگیرند، اما با توجه به روش نمونه-گیری کیفی و بر اساس اشباع نظری به 65 ترانه اکتفا شده است و در تحلیل نهایی وارد شدهاند. نتایج پژوهش حاکی از آن است که مضامین مربوط به هویت قومی در ترانههای کردی به خوبی بازنمایی شدهاند، اما باید به دو نکته توجه داشت، نخست اینکه؛ بعضی از این ابعاد از بعضی دیگر بیشتر بازنمایی شدهاند، در این رابطه، دین، آداب و رسوم، احساس تعلق و آگاهی قومی و نماد و سمبل و گذشته و تاریخ مشترک و همچنین سرزمین مشترک، بیشتر از بعد زبان مشترک در درون ترانهها بازتاب داشتهاند و دوم اینکه، بازتاب ابعاد هویت قومی در ترانههای دو خوانندهی مورد بررسی یعنی زیرک و ماملی به یک اندازه نیست، به طوریکه بعد آداب و رسوم، دین مشترک و سرزمین مشترک، به همراه زیرمقولههای هر کدام در ترانههای زیرک بازتاب بهتری داشته است و این در حالی است که بعد احساس تعلق و آگاهی قومی در ترانههای ماملی بیشتر بازنمایی شده است. در رابطه با بعد زبان اینکه 99 درصد ترانههای آنها به زبان کردی سورانی است و در حفظ و ابداع زبان و اشعار کردی و همچنین اصیل نگهداشتن آن، نقش ویژهای داشتهاند، خود بر این نظر صحه میگذارد که دو خوانندهی مورد بررسی بسیار به مقولهی زبان توجه داشتهاند لینک فایل دیجیتالی : https://ganj.irandoc.ac.ir/#/articles/6cbacdca6a0c60d68fdff714bd1dc264 لینک ثابت رکورد: ../opac/index.php?lvl=record_display&id=14658 زبان مدرک : فارسی
شماره ثبت شماره بازیابی نام عام مواد محل نگهداری بخش وضعیت ثبت وضعیت امانت فاقد شماره ثبت بازنمایی مفهوم سرمایه اجتماعی در ضربالمثلهای کردی [پایاننامه کارشناسی ارشد] (1392) / بازافکن ، محمد، نویسنده
نوع مدرک: برنامهها و فایلهای کامپیوتری سرشناسه بازافکن ، محمد، نویسنده عنوان : بازنمایی مفهوم سرمایه اجتماعی در ضربالمثلهای کردی [پایاننامه کارشناسی ارشد] تکرار نام مولف : پدیدآور: محمد بازافکن استاد راهنما: محمدرضا شادرو استاد مشاور: حسین محمدزاده ناشر: تهران [ایران] : دانشگاه علامه طباطبائی، دانشکده علوم اجتماعی سال نشر : 1392 یادداشت موضوع: جامعه شناسی
رشته: علوم اجتماعی - جامعهشناسیشناسه افزوده : شادرو ، محمدرضا، استاد راهنما محمدزاده ، حسین، استاد مشاور توصیفگرها سرمایه اجتماعی ، زبان کردی ، مثلها ، درونمایه ، مفهوم ، سرمایه انسانی ، تجزیه و تحلیل محتوا ، Social capital, Kurdish language, examples, theme, concept, human capital, content analysis, چکیده : پژوهش حاضر به بررسی میزان نمود مضامین مرتبط با سرمایه اجتماعی در ضربالمثلهای کردی اختصاص دارد. مهمترین مسائلی که در خلال بررسی ضربالمثلها مدنظر قرار گرفتهاند عبارتند از: تحلیل بازتاب تضادهای میانگروهی (قومی، ایلی، طایفهای) در ضربالمثلها، ریشهیابی ابعاد مفهومی سرمایه اجتماعی در فرهنگ بومی و به اصطلاح بومیسازی این مفهوم و نقد فرهنگ عامیانه کُردی.چارچوب مفهومی پژوهش با اتکا بر نظریههای بوردیو، کلمن، پاتنام، فوکویاما و آپهوف در زمینه سرمایه اجتماعی تدوین شده است. بر این اساس، سرمایه اجتماعی در دو گونه انحصاری (درونگروهی) و ارتباطدهنده (میانگروهی) تعریف شده است. همچنین چهار شاخص شبکه روابط، مشارکت، اعتماد و تعهد در تعریف عملیاتی سرمایه اجتماعی مدنظر قرار گرفته است.پژوهش به روش اسنادی و با استفاده از تکنیکهای تحلیل محتوای کیفی و کمی انجام شده است. جمعیت آماری نیز تعداد 4922 ضربالمثل بوده که به روش سرشماری مورد مطالعه قرار گرفتهاند. از این تعداد، 362 ضربالمثل دلالت بر مضمونی مرتبط با سرمایه اجتماعی داشته و در تحلیل نهایی وارد شدهاند. نتایج پژوهش حاکی از آن است که مضامین مربوط به سرمایه اجتماعی انحصاری، به میزان قابل توجهی بیشتر از مضامین مربوط به سرمایه اجتماعی ارتباطدهنده در محتوای ضربالمثلهای کردی نمود داشتهاند. این مسأله تأییدی است بر نظریههای پاتنام و فوکویاما که معتقدند در جوامع در حال توسعه، سرمایه اجتماعی به شکل انحصاری وجود دارد و سرمایه اجتماعی ارتباطدهنده حلقه مفقوده توسعه در این جوامع است. عامل تأثیرگذار در ضعف سرمایه اجتماعی ارتباطدهنده، فقدان حوزه عمومی و ضعف جامعه مدنی در طول تاریخ ایران بوده است لینک فایل دیجیتالی : https://ganj.irandoc.ac.ir/#/articles/f4cd1be22f6637f63ab6b529f6a75215 لینک ثابت رکورد: ../opac/index.php?lvl=record_display&id=14673 زبان مدرک : فارسی
شماره ثبت شماره بازیابی نام عام مواد محل نگهداری بخش وضعیت ثبت وضعیت امانت فاقد شماره ثبت تجربه زیسته ی هویت جمعی دانشجویان کرد رشته ی زبان و ادبیات کردی دانشگاه کردستان- سنندج [پایاننامه کارشناسیارشد] (1399) / عثمان زاده ، داود، نویسنده
نوع مدرک: برنامهها و فایلهای کامپیوتری سرشناسه عثمان زاده ، داود، نویسنده عنوان : تجربه زیسته ی هویت جمعی دانشجویان کرد رشته ی زبان و ادبیات کردی دانشگاه کردستان- سنندج [پایاننامه کارشناسیارشد] تکرار نام مولف : پدیدآور: داود عثمان زاده استاد راهنما: احمد غیاثوند استاد مشاور: محمد امیرپناهی ناشر: تهران [ایران] : دانشگاه علامه طباطبائی، دانشکده علوم اجتماعی سال نشر : 1399 یادداشت رشته: علوم اجتماعی - جامعهشناسی شناسه افزوده : غیاثوند ، احمد، استاد راهنما امیرپناهی ، محمد، استاد مشاور توصیفگرها تجربه زیسته ، زبان و ادبیات کردی ، هویت جمعی ، هویت قومی ، تکمیل کردایتی ، Lived experience, Kurdish language and literature, collective identity, ethnic identity, Accomplishing Kurdaiety چکیده : یکی از حوزه های مهم پژوهش در علوم اجتماعی حوزه هویت جمعی است که تحقیق در آن به طور روزافزونی در حال گسترش است. زبان و ادبیات و تجربه تحصیلی در دانشگاه از عرصه های مهم تجربه بازاندیشی هویتی و کسب هویت هستند. در سال 1394 برای اولین بار در ایران رشته ای تحت عنوان رشته ی زبان و ادبیات کردی برای دوره ی کارشناسی در دانشگاه کردستان شروع به پذیرش دانشجو کرد. هدف این پژوهش، بررسی تجربه زیسته هویت جمعی دانشجویان رشته زبان و ادبیات کُردی است. به عبارتی دیگر، این پژوهش تلاش می کند تا تجربه زیسته هویت جمعی را که در قرآیند تحصیل زبان و ادبیات کُردی توسط مشارکت کننده ها تجربه شده است فهم کند و درباره آن به نظریه ای داده بنیاد برسد. بدین منظور با روش کیفی و استفاده از روش نظریه داده بنیاد با تعداد 20 نفر از دانشجویان و فارغ-التحصیلان رشته زبان و ادبیات کُردی مصاحبه عمیق صورت گرفت. نمونه گیری در این پژوهش به صورت دو مرحله ای انجام شد، در مرحله ای اول با استفاده از نمونه گیری هدفمند و در مرحله دوم با نمونه گیری نظری مشارکت کننده ها انتخاب شدند. بر اساس منطق روش داده بنیاد، روند تحلیل داده ها به طور همزمان با گردآوری داده ها و با استفاده از کدگذاری باز، کدگذاری محوری، و کدگذاری انتخابی صورت گرفت. روند نمونه گیری و تحلیل داده ها تا زمانی که هیچ ویژگی جدیدی برای مقوله های ایجادشده به دست نمی آمد و پژوهش به اشباع نظری رسید، ادامه داشت. اعتبار و پایایی در این پژوهش با توجه به اصول خاص روش های کیفی و با استفاده از روش های افزایش استاندارد و دقت، و همچنین شیوههای اعتباریابی به عمل آمد. یافته های به دست آمده در این پژوهش نشان میدهند که تجربه زیسته هویت جمعی دانشجویان رشته زبان و ادبیات کُردی در بین انواع مختلف تجربه های هویتی، تکمیل کُردایتی است. فرآیند تکمیل کُردایتی به معنای فرآیند آگاهانه یادگیری و اتخاذ رفتارهایی می باشد که طی آن کنشگر تلاش می کند رفتارهای زبانی و غیر زبانی خود را با توجه به یک تیپ ایده آل از نمونه ای هویتی تنظیم، تعریف و معنابخشی کند که دال مرکزی آن کُردایتی است لینک فایل دیجیتالی : https://ganj.irandoc.ac.ir/#/articles/ca7b49150e290aea6e81832233030934 لینک ثابت رکورد: ../opac/index.php?lvl=record_display&id=14863 زبان مدرک : فارسی
شماره ثبت شماره بازیابی نام عام مواد محل نگهداری بخش وضعیت ثبت وضعیت امانت فاقد شماره ثبت بررسی عوامل عمده موثر بر نابرابریهای توسعه منطقهای استانهای ایران با تاکید بر استان کردستان طی سالهای 1385-1375 [پایاننامه کارشناسی ارشد] (1389) / ویسی ، اکبر، نویسنده
نوع مدرک: برنامهها و فایلهای کامپیوتری سرشناسه ویسی ، اکبر، نویسنده عنوان : بررسی عوامل عمده موثر بر نابرابریهای توسعه منطقهای استانهای ایران با تاکید بر استان کردستان طی سالهای 1385-1375 [پایاننامه کارشناسی ارشد] تکرار نام مولف : پدیدآور: اکبر ویسی استاد راهنما: محمد شیخی استاد مشاور: محمود جمعهپور ناشر: تهران [ایران] : دانشگاه علامه طباطبائی، دانشکده علوم اجتماعی سال نشر : 1389 یادداشت موضوع: علوم اجتماعی (میان رشته ای)
رشته: علوم اجتماعی - برنامهریزی توسعه منطقهایشناسه افزوده : شیخی ، محمد، استاد راهنما جمعهپور ، محمود، استاد مشاور توصیفگرها نابرابری اجتماعی ، توسعه منطقه ای ، کردستان (استان) ، سیاست گذاری ، برنامه ریزی منطقه ای ، مدیریت ، Social inequality, regional development, Kurdistan (province), policymaking, regional planning, management, چکیده : برنامه ریزی منطقه ای با هدف توسعه وکاهش نابرابری منطقه ای،از موضوعات وبحثهای بسیار مهم وجدی در کشورهای در حال توسعه می باشد.لازمه برنامه ریزی منطقه ای،شناسایی جایگاه مناطق و استانها نسبت به یکدیگر از لحاظ شاخص های مهم توسعه است. تا نابرابری وتفاوت های منطقه ای آنها نسبت به هم مشخص شود. شناخت ودرک تفاوتهای موجودمیان مناطق واستانهای مختلف ایران از نظرمیزان برخورداری آنها از امکانات ، فعالیتها و خدمات گوناگون به منظور شناخت سطح توسعه و محرومیت آنها ، میزان فاصله هر منطقه یا استان از اهداف تعیین شده،کاهش نابرابری های منطقه ای، تنظیم برنامه های متناسب با شرایط و امکانات هر منطقه ضرورتی اجتناب ناپذیر است.در این پژوهش به بررسی عوامل عمده موثر بر نابرابری های منطقه ای استانهای ایران با تاکید بر استان کردستان با هدف شناسایی وتأثیر این عوامل بر نابرابری منطقه ای پرداخته شده است.سوال اصلی پژوهش این است که عوامل موثر بر نابرابریهای منطقه ای در بین استانهای ایران به طور کلی واستان کردستان به طور اخص کدامند؟چارچوب نظری پژوهش،شامل نظریه هایی از جمله قطب رشد،مرکز-پیرامون وتئوری زنگوله ای شکل یاUمعکوس است که از دل نظریه های فوق متغیرهای کمبود امکانات زیرساختی وزیربنایی،منابع طبیعی وتوانهای محیطی،کمبود امنیت وسیاستگذاری وضعف نظام مدیریتی وبرنامه ریزی استخراج شد.جامعه آماری را استانهای ایران در طی سالهای 1375 و1385 تشکیل می دهند.نمونه با جامعه آماری برابر وشامل تمام استانهای ایران می باشد.برای جمع آوری اطلاعات از سالنامه های آماری مرکز آمار ایران وسایر سازمانهای مرتبط از جمله معاونت نظارت وراهبردی ریاست جمهوری استفاده شده است.پس از جمع آوری اطلاعات نیز با استفاده از، روش تحلیل عاملی ورگرسیون دست به تحلیل زدیم. نتایج به دست آمده حاکی از آن است که بین زیرساختها و کمبود امکانات زیربنایی با نابرابری منطقه ای رابطه معناداری وجود دارد.وشکاف شدید،بین استانهای کشورطی سالهای مورد مطالعه وجود دارد لینک فایل دیجیتالی : https://ganj.irandoc.ac.ir/#/articles/dc5c8e77714845a236ee14074077d1a1 لینک ثابت رکورد: ../opac/index.php?lvl=record_display&id=15054 زبان مدرک : فارسی
شماره ثبت شماره بازیابی نام عام مواد محل نگهداری بخش وضعیت ثبت وضعیت امانت فاقد شماره ثبت بررسی میزان استفاده و رضامندی دانشجویان دانشگاه کردستان از برنامههای شبکه استانی کردستان [پایاننامه کارشناسی ارشد] (1391) / رحمان زاده ، هادی، نویسنده
نوع مدرک: برنامهها و فایلهای کامپیوتری سرشناسه رحمان زاده ، هادی، نویسنده عنوان : بررسی میزان استفاده و رضامندی دانشجویان دانشگاه کردستان از برنامههای شبکه استانی کردستان [پایاننامه کارشناسی ارشد] تکرار نام مولف : پدیدآور: هادی رحمانزاده استاد راهنما: سیدمحمد مهدیزاده استاد مشاور: علیاصغر کیاء ناشر: تهران [ایران] : دانشگاه علامه طباطبائی، دانشکده علوم اجتماعی سال نشر : 1391 یادداشت موضوع: ارتباط شناسی (علوم اجتماعی)، علوم ارتباطات
رشته: علوم اجتماعی - علوم ارتباطات اجتماعیشناسه افزوده : مهدیزاده ، سیدمحمد، استاد راهنما کیاء ، علیاصغر، استاد مشاور توصیفگرها دانشگاه کردستان ، کردستان (شبکه استانی) ، مخاطب ، رضایت مخاطب ، پرسشنامه ، رسانه جمعی ، تلویزیون ، دانشجو ، University of Kurdistan, Kurdistan (provincial network), audience, audience satisfaction, questionnaire, mass media, television, college student چکیده : پژوهش حاضر به بررسی میزان استفاده و رضامندی دانشجویان دانشگاه کردستان از برنامههای شبکه استانی کردستان میپردازد. در این تحقیق تلاش شده است تا با استفاده از نظریه استفاده و رضامندی، رابطه بین متغیرهای مستقل (نیازهای مخاطبان، فعال بودن مخاطبان و استفاده از رسانههای دیگر) و متغیرهای وابسته (میزان استفاده و میزان رضامندی از برنامههای شبکه استانی کردستان) در قالب 9 فرضیه مورد بررسی قرار گیرد.بنا به ضرورت و مناسبت موضوع، از روش پیمایشی با تکنیک پرسشنامه استفاده شد. جامعه آماری این تحقیق مشتمل بر کلیه دانشجویان دانشگاه کردستان است که با روش نمونهگیری دو مرحلهای خوشه-ای- تصادفی و بر اساس فرمول کوکران، پرسشنامههای طراحی شده بین نمونه 400 نفری از دانشجویان توزیع، و سپس اطلاعات گردآوری شده با استفاده از نرمافزار spss تحلیل شد.مهمترین نتایج تحقیق عبارتند از:-بین میزان فعال بودن مخاطبان با میزان استفاده آنان از برنامههای شبکه استانی کردستان رابطه معناداری وجود دارد.-هیچگونه رابط? معناداری بین میزان فعال بودن مخاطبان با میزان رضامندی آنان از برنامههای شبکه استانی کردستان وجود ندارد.-رابطه معناداری بین ارضاء نیازهای مخاطبان با میزان استفاده آنان از برنامههای شبکه استانی کردستان وجود دارد. -رابطه معناداری بین ارضاء نیازهای مخاطبان با میزان رضامندی آنان از برنامههای شبکه استانی کردستان وجود دارد.-رابطه معناداری بین استفاده از رسانههای همسو و میزان استفاده و رضامندی از شبکه استانی کردستان وجود دارد. بدین صورت که هرچه استفاده از رسانههای همسو توسط فرد افزایش یابد، میزان استفاده و رضامندی او از شبکه استانی کردستان افزایش مییابد.-رابطه معناداری بین استفاده از رسانههای غیرهمسو و میزان استفاده و رضامندی از شبکه استانی کردستان وجود دارد. ضریب همبستگی منفی بین دو متغیر نشان میدهد که با افزایش یا کاهش هرکدام از متغیرها دیگری در جهت مخالف افزایش یا کاهش مییابد لینک فایل دیجیتالی : https://ganj.irandoc.ac.ir/#/articles/c500474736a47294e7481522110c8235 لینک ثابت رکورد: ../opac/index.php?lvl=record_display&id=15143 زبان مدرک : فارسی
شماره ثبت شماره بازیابی نام عام مواد محل نگهداری بخش وضعیت ثبت وضعیت امانت فاقد شماره ثبت روند ظرفیتهای گردشگری استان کردستان در سه دهه گذشته و پیامدهای آن (مورد مطالعه شهر سنندج) [پایاننامه کارشناسیارشد] (1391) / قاضی ، ثریا، نویسنده
نوع مدرک: برنامهها و فایلهای کامپیوتری سرشناسه قاضی ، ثریا، نویسنده عنوان : روند ظرفیتهای گردشگری استان کردستان در سه دهه گذشته و پیامدهای آن (مورد مطالعه شهر سنندج) [پایاننامه کارشناسیارشد] تکرار نام مولف : پدیدآور: ثریا قاضی استاد راهنما: سیدسعید وصالی استاد مشاور: جعفر هزارجریبی ناشر: تهران [ایران] : دانشگاه علامه طباطبائی، دانشکده علوم اجتماعی سال نشر : 1391 یادداشت موضوع: علوم اجتماعی (میان رشته ای)
رشته: علوم اجتماعی - برنامهریزی رفاه اجتماعیشناسه افزوده : وصالی ، سیدسعید، استاد راهنما هزارجریبی ، جعفر، استاد مشاور توصیفگرها بررسی تاریخی ، جاذبه جهانگردی ، سنندج ، صنعت گردشگری ، کرستان (استان) ، Historical review, tourist attractions, Sanandaj, tourism industry, Kirstan (province) چکیده : گردشگری به فراخور گذشت زمان امروزه به عنوان صنعتی درآمد زا برای کشورهای مختلف در آمده است . به شکلی که درآمد های حاصل از آن در برخی کشورها چندین برابر درآمدهای سرشار نفتی کشورهای دیگر است. بر این اساس برای بهره گیری از این صنعت مهم برنامه ریزی های گردشگری باید با شیوه ای نظام یافته انجام گیرد . در این پژوهش به بررسی روند گردشگری در سه دهه (60-80) شهر سنندج پرداخته خواهد شد. روش مطالعه به شیوه کتابخانه ای و اسنادی است. و اسناد و متون گردشگری این شهر روندپژوهی شده است و از مشاهده و مصاحبه نیز بهره گرفته شده است. زیر ساخت های گردشگری و تغییر و تحولات آن ها در طی سه دهه مورد بررسی و مطالعه قرار گرفته است. نتیجه حاصل از این روند رشد را در بیشتر زیرساخت های گردشگری نشان می دهد. اما این پیشرفت در حدی نیست که بتواند توان گردشگری منطقه را به طور کامل پوشش دهد و راه بسیاری وجود دارد تا این صنعت در این منطقه به حد اعلای رشد خود برسد و پیامدهای مثبت اقتصادی و اجتماعی ایجاد کند لینک فایل دیجیتالی : https://ganj.irandoc.ac.ir/#/articles/199d6b0fe3ee14f3b21d7c866afdaffe لینک ثابت رکورد: ../opac/index.php?lvl=record_display&id=15171 زبان مدرک : فارسی
شماره ثبت شماره بازیابی نام عام مواد محل نگهداری بخش وضعیت ثبت وضعیت امانت فاقد شماره ثبت موانع و چالشهای روزنامهنگاری تحقیقی در کردستان عراق [پایاننامه کارشناسی ارشد] (1393) / محمدمجید ، بیلال، نویسنده
نوع مدرک: برنامهها و فایلهای کامپیوتری سرشناسه محمدمجید ، بیلال، نویسنده عنوان : موانع و چالشهای روزنامهنگاری تحقیقی در کردستان عراق [پایاننامه کارشناسی ارشد] تکرار نام مولف : پدیدآور: بیلال محمدمجید استاد راهنما: محمدمهدی فرقانی استاد مشاور: علیاصغر کیاء ناشر: تهران [ایران] : دانشگاه علامه طباطبائی، دانشکده علوم اجتماعی سال نشر : 1393 یادداشت موضوع: روزنامه نگاری و مطبوعات
رشته: علوم اجتماعی - علوم ارتباطات اجتماعی ـ روزنامهنگاریشناسه افزوده : فرقانی ، محمدمهدی، استاد راهنما کیاء ، علیاصغر، استاد مشاور توصیفگرها کردستان (عراق) ، گزارش نویسی ، روزنامه نگاری تحقیقی ، روزنامه ها ، مانع فرهنگی ، مطبوعات ، Kurdistan (Iraq), reporting, investigative journalism, newspapers, cultural barrier, press چکیده : پژوهش حاضردر پی پاسخ دادن به این سوال است که روزنامه نگاری تحقیقی در کردستان عراق با چه موانع وچالش هایی روبرو است؟ پژوهشگر برای رسیدن به این هدف ازطریق روش مصاحبه عمقی که یک روش کیفی است ، درنظر دارد مهم ترین چالش ها وموانع روزنامه نگاری تحقیقی در کردستان عراق را موردبررسی قراردهد. جامعه آماری این تحقیق تمام سردبیران روزنامه ها، اساتید روزنامه نگاری و روزنامه نگاران کردستان عراق است که 17 نفر ازآن ها (5سردبیر،6استاد و 6 روزنامه نگار) از طریق نمونه گیری غیراحتمالی انتخاب شدند.یافته های این تحقیق نشان داد که عدم آشنایی روزنامه نگاران کردستان عراق با گزارش نویسی تحقیقی،مستقل نبودن مطبوعات، اهمیت ندادن به این شیوه روزنامه نگاری وعدم حمایت مالی از روزنامه نگاران درکردستان عراق ازمهم ترین چالش ها و موانع روزنامه نگاری تحقیقی در کردستان عراق به شمار می روند لینک فایل دیجیتالی : https://ganj.irandoc.ac.ir/#/articles/8aea2f3028ab0132574e6a9e0c97247c لینک ثابت رکورد: ../opac/index.php?lvl=record_display&id=15222 زبان مدرک : فارسی
شماره ثبت شماره بازیابی نام عام مواد محل نگهداری بخش وضعیت ثبت وضعیت امانت فاقد شماره ثبت تیپولوژی فرهنگ سیاسی و عوامل موثر بر آن (مطالعه موردی: دانشجویان دانشگاه کردستان) [پایاننامه کارشناسی ارشد] (1390) / سرشار ، حمید، نویسنده
نوع مدرک: برنامهها و فایلهای کامپیوتری سرشناسه سرشار ، حمید، نویسنده عنوان : تیپولوژی فرهنگ سیاسی و عوامل موثر بر آن (مطالعه موردی: دانشجویان دانشگاه کردستان) [پایاننامه کارشناسی ارشد] تکرار نام مولف : پدیدآور: حمید سرشار استاد راهنما: هادی خانیکی استاد مشاور: محمدحسین پناهی ناشر: تهران [ایران] : دانشگاه علامه طباطبائی، دانشکده علوم اجتماعی سال نشر : 1390 یادداشت موضوع: جامعه شناسی
رشته: علوم اجتماعی - جامعهشناسی ـ اقتصادی و توسعهشناسه افزوده : خانیکی ، هادی، استاد راهنما پناهی ، محمدحسین، استاد مشاور توصیفگرها شناخت ، دانشجو ، قومیت ، جهت گیری ، مشارکت ، فرهنگ سیاسی ، اجتماعی شدن از نظر سیاسی ، دین ، نگرش سیاسی ، دانشگاه کردستان ، Cognition, college student, ethnicity, orientation, participation, political culture, political socialization, religion, political attitude, University of Kurdistan چکیده : فرهنگ سیاسی جنبهای از فرهنگ به معنای عام را شامل میشود که به خلقیات، ارزشها، گرایشها، نگرشها، احساس و جهتگیریهای سیاسی نسبتاً پایدار اعضای یک جامعه اشاره دارد که الگوی رفتار سیاسی آنان را تا حد زیادی تعیین میکند. این مفهومامروزه در تبیینرفتار سیاسی، ساختار سیاسی، تحولات و رخدادهای سیاسی اهمیت ویژهای یافته است و لذا انجام پژوهشهای علمی در جهت شناخت فرهنگ سیاسی جامعه و عوامل اثرگذار بر آن در سطوح مختلف از جمله ضرورتهای پژوهشی پیش روی حوزههای مختلف علوم اجتماعی است. این ضروریات با توجه به گستره جغرافیایی و تنوعات ملی، قومی، فرهنگی و مذهبی جامعه ایران و لزوم آگاهی از ماهیت ساختار سیاسی، تحولات سیاسی و تنوعات رفتارهای سیاسی اهمیت مضاعفی یافته است. بر این اساس تحقیق پیش رو «تیپولوژی فرهنگ سیاسی و عوامل موثر بر آن» را با مطالعه موردی دانشجویان دانشگاه کردستان مد نظر قرار داده است. به این منظور 365 نفر از دانشجویان این دانشگاه با استفاده از روش نمونهگیری خوشهای انتخاب شده و با روش پیمایشی و استفاده از تکنیک پرسشنامه فرهنگ سیاسی آنان مورد مطالعه قرار گرفت. در این فرایند بر مبنای نظریع آلموند و وربا سه نوع فرهنگ سیاسی «محدود»، «تبعی» و «مشارکتی» در نظر گرفته شد که بر اساس سه نوع جهتگیری «شناختی»، «احساسی» و «ارزیابانه» نسبت به چهار مقوله «نظام به عنوان یک کل»، «دروندادها»، «بروندادها» و «خود همچون یک بازیگر سیاسی» مشخص میشود. بر پایه این الگو شناخت سیاسی پاسخگویان بر اساس میزان آگاهی آنان از این جنبههای چهارگانه؛ جهتگیری احساسی آنان بر اساس چهار مولفه «احساس افتخار و غرور سیاسی»، «احساس عدالت سیاسی»، «احساس امنیت سیاسی» و «احساس بیقدرتی سیاسی» و نیز جهتگیری ارزیابانه دانشجویان بر اساس شش مولفه «ارزیابی سیاسی»، «رضایتمندی سیاسی»، «اعتماد سیاسی»، «نگرش به دموکراسی»، «مدارا و تساهل سیاسی» و «مشارکت سیاسی» مورد ارزیابی قرار گرفته است. نتایج تحقیق نشان میدهد که جمعیت مورد مطالعه دارای الگوهای متفاوتی از فرهنگ سیاسی هستند و الگوی غالب در میان آنان الگوی «غیر مشارکتی - اعتراضی» است که در نظریه آلموند و وربا تعریف نشده است. یافتههای این پژوهش همچنین نشان میدهد که از میان عوامل موثر بر فرهنگ سیاسی متغیرهای استفاده از رسانههای جمعی، مذهب، قومیت و مقطع تحصیلی دارای تأثیر معنادار بر الگوی فرهنگ سیاسی آنان است.فرهنگ سیاسی جنبهای از فرهنگ به معنای عام را شامل میشود که به خلقیات، ارزشها، گرایشها، نگرشها، احساس و جهتگیریهای سیاسی نسبتاً پایدار اعضای یک جامعه اشاره دارد که الگوی رفتار سیاسی آنان را تا حد زیادی تعیین میکند. این مفهومامروزه در تبیینرفتار سیاسی، ساختار سیاسی، تحولات و رخدادهای سیاسی اهمیت ویژهای یافته است و لذا انجام پژوهشهای علمی در جهت شناخت فرهنگ سیاسی جامعه و عوامل اثرگذار بر آن در سطوح مختلف از جمله ضرورتهای پژوهشی پیش روی حوزههای مختلف علوم اجتماعی است. این ضروریات با توجه به گستره جغرافیایی و تنوعات ملی، قومی، فرهنگی و مذهبی جامعه ایران و لزوم آگاهی از ماهیت ساختار سیاسی، تحولات سیاسی و تنوعات رفتارهای سیاسی اهمیت مضاعفی یافته است. بر این اساس تحقیق پیش رو «تیپولوژی فرهنگ سیاسی و عوامل موثر بر آن» را با مطالعه موردی دانشجویان دانشگاه کردستان مد نظر قرار داده است. به این منظور 365 نفر از دانشجویان این دانشگاه با استفاده از روش نمونهگیری خوشهای انتخاب شده و با روش پیمایشی و استفاده از تکنیک پرسشنامه فرهنگ سیاسی آنان مورد مطالعه قرار گرفت. در این فرایند بر مبنای نظریع آلموند و وربا سه نوع فرهنگ سیاسی «محدود»، «تبعی» و «مشارکتی» در نظر گرفته شد که بر اساس سه نوع جهتگیری «شناختی»، «احساسی» و «ارزیابانه» نسبت به چهار مقوله «نظام به عنوان یک کل»، «دروندادها»، «بروندادها» و «خود همچون یک بازیگر سیاسی» مشخص میشود. بر پایه این الگو شناخت سیاسی پاسخگویان بر اساس میزان آگاهی آنان از این جنبههای چهارگانه؛ جهتگیری احساسی آنان بر اساس چهار مولفه «احساس افتخار و غرور سیاسی»، «احساس عدالت سیاسی»، «احساس امنیت سیاسی» و «احساس بیقدرتی سیاسی» و نیز جهتگیری ارزیابانه دانشجویان بر اساس شش مولفه «ارزیابی سیاسی»، «رضایتمندی سیاسی»، «اعتماد سیاسی»، «نگرش به دموکراسی»، «مدارا و تساهل سیاسی» و «مشارکت سیاسی» مورد ارزیابی قرار گرفته است. نتایج تحقیق نشان میدهد که جمعیت مورد مطالعه دارای الگوهای متفاوتی از فرهنگ سیاسی هستند و الگوی غالب در میان آنان الگوی «غیر مشارکتی - اعتراضی» است که در نظریه آلموند و وربا تعریف نشده است. یافتههای این پژوهش همچنین نشان میدهد که از میان عوامل موثر بر فرهنگ سیاسی متغیرهای استفاده از رسانههای جمعی، مذهب، قومیت و مقطع تحصیلی دارای تأثیر معنادار بر الگوی فرهنگ سیاسی آنان است.فرهنگ سیاسی جنبهای از فرهنگ به معنای عام را شامل میشود که به خلقیات، ارزشها، گرایشها، نگرشها، احساس و جهتگیریهای سیاسی نسبتاً پایدار اعضای یک جامعه اشاره دارد که الگوی رفتار سیاسی آنان را تا حد زیادی تعیین میکند. این مفهومامروزه در تبیینرفتار سیاسی، ساختار سیاسی، تحولات و رخدادهای سیاسی اهمیت ویژهای یافته است و لذا انجام پژوهشهای علمی در جهت شناخت فرهنگ سیاسی جامعه و عوامل اثرگذار بر آن در سطوح مختلف از جمله ضرورتهای پژوهشی پیش روی حوزههای مختلف علوم اجتماعی است. این ضروریات با توجه به گستره جغرافیایی و تنوعات ملی، قومی، فرهنگی و مذهبی جامعه ایران و لزوم آگاهی از ماهیت ساختار سیاسی، تحولات سیاسی و تنوعات رفتارهای سیاسی اهمیت مضاعفی یافته است. بر این اساس تحقیق پیش رو «تیپولوژی فرهنگ سیاسی و عوامل موثر بر آن» را با مطالعه موردی دانشجویان دانشگاه کردستان مد نظر قرار داده است. به این منظور 365 نفر از دانشجویان این دانشگاه با استفاده از روش نمونهگیری خوشهای انتخاب شده و با روش پیمایشی و استفاده از تکنیک پرسشنامه فرهنگ سیاسی آنان مورد مطالعه قرار گرفت. در این فرایند بر مبنای نظریع آلموند و وربا سه نوع فرهنگ سیاسی «محدود»، «تبعی» و «مشارکتی» در نظر گرفته شد که بر اساس سه نوع جهتگیری «شناختی»، «احساسی» و «ارزیابانه» نسبت به چهار مقوله «نظام به عنوان یک کل»، «دروندادها»، «بروندادها» و «خود همچون یک بازیگر سیاسی» مشخص میشود. بر پایه این الگو شناخت سیاسی پاسخگویان بر اساس میزان آگاهی آنان از این جنبههای چهارگانه؛ جهتگیری احساسی آنان بر اساس چهار مولفه «احساس افتخار و غرور سیاسی»، «احساس عدالت سیاسی»، «احساس امنیت سیاسی» و «احساس بیقدرتی سیاسی» و نیز جهتگیری ارزیابانه دانشجویان بر اساس شش مولفه «ارزیابی سیاسی»، «رضایتمندی سیاسی»، «اعتماد سیاسی»، «نگرش به دموکراسی»، «مدارا و تساهل سیاسی» و «مشارکت سیاسی» مورد ارزیابی قرار گرفته است. نتایج تحقیق نشان میدهد که جمعیت مورد مطالعه دارای الگوهای متفاوتی از فرهنگ سیاسی هستند و الگوی غالب در میان آنان الگوی «غیر مشارکتی - اعتراضی» است که در نظریه آلموند و وربا تعریف نشده است. یافتههای این پژوهش همچنین نشان میدهد که از میان عوامل موثر بر فرهنگ سیاسی متغیرهای استفاده از رسانههای جمعی، مذهب، قومیت و مقطع تحصیلی دارای تأثیر معنادار بر الگوی فرهنگ سیاسی آنان است.فرهنگ سیاسی جنبهای از فرهنگ به معنای عام را شامل میشود که به خلقیات، ارزشها، گرایشها، نگرشها، احساس و جهتگیریهای سیاسی نسبتاً پایدار اعضای یک جامعه اشاره دارد که الگوی رفتار سیاسی آنان را تا حد زیادی تعیین میکند. این مفهومامروزه در تبیینرفتار سیاسی، ساختار سیاسی، تحولات و رخدادهای سیاسی اهمیت ویژهای یافته است و لذا انجام پژوهشهای علمی در جهت شناخت فرهنگ سیاسی جامعه و عوامل اثرگذار بر آن در سطوح مختلف از جمله ضرورتهای پژوهشی پیش روی حوزههای مختلف علوم اجتماعی است. این ضروریات با توجه به گستره جغرافیایی و تنوعات ملی، قومی، فرهنگی و مذهبی جامعه ایران و لزوم آگاهی از ماهیت ساختار سیاسی، تحولات سیاسی و تنوعات رفتارهای سیاسی اهمیت مضاعفی یافته است. بر این اساس تحقیق پیش رو «تیپولوژی فرهنگ سیاسی و عوامل موثر بر آن» را با مطالعه موردی دانشجویان دانشگاه کردستان مد نظر قرار داده است. به این منظور 365 نفر از دانشجویان این دانشگاه با استفاده از روش نمونهگیری خوشهای انتخاب شده و با روش پیمایشی و استفاده از تکنیک پرسشنامه فرهنگ سیاسی آنان مورد مطالعه قرار گرفت. در این فرایند بر مبنای نظریع آلموند و وربا سه نوع فرهنگ سیاسی «محدود»، «تبعی» و «مشارکتی» در نظر گرفته شد که بر اساس سه نوع جهتگیری «شناختی»، «احساسی» و «ارزیابانه» نسبت به چهار مقوله «نظام به عنوان یک کل»، «دروندادها»، «بروندادها» و «خود همچون یک بازیگر سیاسی» مشخص میشود. بر پایه این الگو شناخت سیاسی پاسخگویان بر اساس میزان آگاهی آنان از این جنبههای چهارگانه؛ جهتگیری احساسی آنان بر اساس چهار مولفه «احساس افتخار و غرور سیاسی»، «احساس عدالت سیاسی»، «احساس امنیت سیاسی» و «احساس بیقدرتی سیاسی» و نیز جهتگیری ارزیابانه دانشجویان بر اساس شش مولفه «ارزیابی سیاسی»، «رضایتمندی سیاسی»، «اعتماد سیاسی»، «نگرش به دموکراسی»، «مدارا و تساهل سیاسی» و «مشارکت سیاسی» مورد ارزیابی قرار گرفته است. نتایج تحقیق نشان میدهد که جمعیت مورد مطالعه دارای الگوهای متفاوتی از فرهنگ سیاسی هستند و الگوی غالب در میان آنان الگوی «غیر مشارکتی - اعتراضی» است که در نظریه آلموند و وربا تعریف نشده است. یافتههای این پژوهش همچنین نشان میدهد که از میان عوامل موثر بر فرهنگ سیاسی متغیرهای استفاده از رسانههای جمعی، مذهب، قومیت و مقطع تحصیلی دارای تأثیر معنادار بر الگوی فرهنگ سیاسی آنان است.فرهنگ سیاسی جنبهای از فرهنگ به معنای عام را شامل میشود که به خلقیات، ارزشها، گرایشها، نگرشها، احساس و جهتگیریهای سیاسی نسبتاً پایدار اعضای یک جامعه اشاره دارد که الگوی رفتار سیاسی آنان را تا حد زیادی تعیین میکند. این مفهومامروزه در تبیینرفتار سیاسی، ساختار سیاسی، تحولات و رخدادهای سیاسی اهمیت ویژهای یافته است و لذا انجام پژوهشهای علمی در جهت شناخت فرهنگ سیاسی جامعه و عوامل اثرگذار بر آن در سطوح مختلف از جمله ضرورتهای پژوهشی پیش روی حوزههای مختلف علوم اجتماعی است. این ضروریات با توجه به گستره جغرافیایی و تنوعات ملی، قومی، فرهنگی و مذهبی جامعه ایران و لزوم آگاهی از ماهیت ساختار سیاسی، تحولات سیاسی و تنوعات رفتارهای سیاسی اهمیت مضاعفی یافته است. بر این اساس تحقیق پیش رو «تیپولوژی فرهنگ سیاسی و عوامل موثر بر آن» را با مطالعه موردی دانشجویان دانشگاه کردستان مد نظر قرار داده است. به این منظور 365 نفر از دانشجویان این دانشگاه با استفاده از روش نمونهگیری خوشهای انتخاب شده و با روش پیمایشی و استفاده از تکنیک پرسشنامه فرهنگ سیاسی آنان مورد مطالعه قرار گرفت. در این فرایند بر مبنای نظریع آلموند و وربا سه نوع فرهنگ سیاسی «محدود»، «تبعی» و «مشارکتی» در نظر گرفته شد که بر اساس سه نوع جهتگیری «شناختی»، «احساسی» و «ارزیابانه» نسبت به چهار مقوله «نظام به عنوان یک کل»، «دروندادها»، «بروندادها» و «خود همچون یک بازیگر سیاسی» مشخص میشود. بر پایه این الگو شناخت سیاسی پاسخگویان بر اساس میزان آگاهی آنان از این جنبههای چهارگانه؛ جهتگیری احساسی آنان بر اساس چهار مولفه «احساس افتخار و غرور سیاسی»، «احساس عدالت سیاسی»، «احساس امنیت سیاسی» و «احساس بیقدرتی سیاسی» و نیز جهتگیری ارزیابانه دانشجویان بر اساس شش مولفه «ارزیابی سیاسی»، «رضایتمندی سیاسی»، «اعتماد سیاسی»، «نگرش به دموکراسی»، «مدارا و تساهل سیاسی» و «مشارکت سیاسی» مورد ارزیابی قرار گرفته است. نتایج تحقیق نشان میدهد که جمعیت مورد مطالعه دارای الگوهای متفاوتی از فرهنگ سیاسی هستند و الگوی غالب در میان آنان الگوی «غیر مشارکتی - اعتراضی» است که در نظریه آلموند و وربا تعریف نشده است. یافتههای این پژوهش همچنین نشان میدهد که از میان عوامل موثر بر فرهنگ سیاسی متغیرهای استفاده از رسانههای جمعی، مذهب، قومیت و مقطع تحصیلی دارای تأثیر معنادار بر الگوی فرهنگ سیاسی آنان است.فرهنگ سیاسی جنبهای از فرهنگ به معنای عام را شامل میشود که به خلقیات، ارزشها، گرایشها، نگرشها، احساس و جهتگیریهای سیاسی نسبتاً پایدار اعضای یک جامعه اشاره دارد که الگوی رفتار سیاسی آنان را تا حد زیادی تعیین میکند. این مفهومامروزه در تبیینرفتار سیاسی، ساختار سیاسی، تحولات و رخدادهای سیاسی اهمیت ویژهای یافته است و لذا انجام پژوهشهای علمی در جهت شناخت فرهنگ سیاسی جامعه و عوامل اثرگذار بر آن در سطوح مختلف از جمله ضرورتهای پژوهشی پیش روی حوزههای مختلف علوم اجتماعی است. این ضروریات با توجه به گستره جغرافیایی و تنوعات ملی، قومی، فرهنگی و مذهبی جامعه ایران و لزوم آگاهی از ماهیت ساختار سیاسی، تحولات سیاسی و تنوعات رفتارهای سیاسی اهمیت مضاعفی یافته است. بر این اساس تحقیق پیش رو «تیپولوژی فرهنگ سیاسی و عوامل موثر بر آن» را با مطالعه موردی دانشجویان دانشگاه کردستان مد نظر قرار داده است. به این منظور 365 نفر از دانشجویان این دانشگاه با استفاده از روش نمونهگیری خوشهای انتخاب شده و با روش پیمایشی و استفاده از تکنیک پرسشنامه فرهنگ سیاسی آنان مورد مطالعه قرار گرفت. در این فرایند بر مبنای نظریع آلموند و وربا سه نوع فرهنگ سیاسی «محدود»، «تبعی» و «مشارکتی» در نظر گرفته شد که بر اساس سه نوع جهتگیری «شناختی»، «احساسی» و «ارزیابانه» نسبت به چهار مقوله «نظام به عنوان یک کل»، «دروندادها»، «بروندادها» و «خود همچون یک بازیگر سیاسی» مشخص میشود. بر پایه این الگو شناخت سیاسی پاسخگویان بر اساس میزان آگاهی آنان از این جنبههای چهارگانه؛ جهتگیری احساسی آنان بر اساس چهار مولفه «احساس افتخار و غرور سیاسی»، «احساس عدالت سیاسی»، «احساس امنیت سیاسی» و «احساس بیقدرتی سیاسی» و نیز جهتگیری ارزیابانه دانشجویان بر اساس شش مولفه «ارزیابی سیاسی»، «رضایتمندی سیاسی»، «اعتماد سیاسی»، «نگرش به دموکراسی»، «مدارا و تساهل سیاسی» و «مشارکت سیاسی» مورد ارزیابی قرار گرفته است. نتایج تحقیق نشان میدهد که جمعیت مورد مطالعه دارای الگوهای متفاوتی از فرهنگ سیاسی هستند و الگوی غالب در میان آنان الگوی «غیر مشارکتی - اعتراضی» است که در نظریه آلموند و وربا تعریف نشده است. یافتههای این پژوهش همچنین نشان میدهد که از میان عوامل موثر بر فرهنگ سیاسی متغیرهای استفاده از رسانههای جمعی، مذهب، قومیت و مقطع تحصیلی دارای تأثیر معنادار بر الگوی فرهنگ سیاسی آنان است لینک فایل دیجیتالی : https://ganj.irandoc.ac.ir/#/articles/0f8c25fcb96b21f3fa8922ae8c4a7dd3 لینک ثابت رکورد: ../opac/index.php?lvl=record_display&id=15422 زبان مدرک : فارسی
شماره ثبت شماره بازیابی نام عام مواد محل نگهداری بخش وضعیت ثبت وضعیت امانت فاقد شماره ثبت زمینههای واگرایی فرهنگی و خشونت سیاسی در میان اهالی سنی مذهب بلوچستان، کردستان و منطقه ترکمن صحرای ایران [پایاننامه کارشناسیارشد] (1390) / محمودزاده رضایی ، سبحان، نویسنده
نوع مدرک: برنامهها و فایلهای کامپیوتری سرشناسه محمودزاده رضایی ، سبحان، نویسنده عنوان : زمینههای واگرایی فرهنگی و خشونت سیاسی در میان اهالی سنی مذهب بلوچستان، کردستان و منطقه ترکمن صحرای ایران [پایاننامه کارشناسیارشد] تکرار نام مولف : پدیدآور: سبحان محمودزاده رضایی استاد راهنما: محمود شهابی استاد مشاور: حسامالدین آشنا ناشر: تهران [ایران] : دانشگاه علامه طباطبائی، دانشکده علوم اجتماعی سال نشر : 1390 یادداشت موضوع: مطالعات فرهنگی
رشته: علوم اجتماعی - مطالعات فرهنگیشناسه افزوده : شهابی ، محمود، استاد راهنما آشنا ، حسامالدین، استاد مشاور توصیفگرها خشونت سیاسی ، کردستان (استان) ، ایران ، قومیت ، فرهنگ ، سیستان و بلوچستان (استان) ، ترکمن صحرا ، تسنن ، Political violence, Kurdistan (province), Iran, ethnicity, culture, Sistan and Baluchistan (province), Sahra Turkmen, Sunnism ، نظریه مبنایی ، سیاستگذاری فرهنگی ، مفاومت فرهنگی ، اهل سنت ایران چکیده : جغرافیای ایران از ترکیب مجموعه نامنظم و متداخل از خرده فرهنگ های قومی، مذهبی، و زبانی تشکیل یافته و تعداد قابل توجهی از این اقوام با مذهب تسنن متمایز گشته اند. پژوهش حاضر به دنبال شناخت نظری از زمینه های موثر بر شکل گیری استراتژی خشونت سیاسی، به مثابه یک واقعه رسانه ای در موقعیت واگرایی، در میان حوزه های تراکم جمعیتی مسلمانان اهل سنت در حاشیه مرزهای ایران می باشد. بدین منظور، شیوه پژوهش کیفی به دلیل ضرورت شناخت تفهمی مسئله بکار گرفته شد و روش نظریه مبنایی نیز به دلیل نبود بستر نظری مناسب پیشینی و همچنین هدف تولید نظریه در این حوزه اخذ گردید. در این میان، 14 شهر سنی نشین استان های سیستان و بلوچستان، کردستان، و گلستان به عنوان میدان تحقیق برگزیده شدند و زنان و مردان بالای 18 سال این نواحی به مثابه جامعه آماری تحقیق مورد مطالعه قرار گرفتند و نمونه گیری روشمند در سه مرحله باز، محوری، و انتخابی مبتنی بر تکنیک نمونه گیری نظری و گلوله برفی صورت پذیرفت و در نهایت این تحقیق با انتخاب 35 نمونه در این سه منطقه به حد اشباع نظری رسید. به منظور جمع آوری اطلاعات، پژوهشگر از تکنیک مصاحبه فردی متمرکز بهره برد و تلاش نمود تا میزان تعلق قومی، تعلق مذهبی، رمزگشایی مصاحبه شوندگان از سیاستگذاری قومی دولت مرکزی و همچنین معانی و تفسیر ایشان از چرایی و چگونگی اعتراضات و خشونت های سیاسی را مورد سنجش قرار دهد. بعلاوه، پژوهشگر به منظور فهم دقیق تر شیوه رمزگذاری خشونت سیاسی، تمامی بیاینه های بمب گذاری انتحاری گروه جندالله در استان سیستان و بلوچستان را نیز به نمونه های تحقیق اضافه نمود. و در نهایت کل داده های تحقیق تحت سه مرحله تحلیل و کدگذاری باز، محوری، و انتخابی قرار گرفت.یافته های این پژوهش نشان داد که اقلیت سنی مذهب ایرانی در موقعیت واگرایی قرار گرفته اند که بنا به خوانش ایشان از یک طرف با احساس طرد شدگی از جانب دولت مرکزی همراه است و از طرف دیگر با طرد کردن دولت مرکزی و احساس بی اعتمادی بدان همزمان می گردد. این موقعیت که پدیده مرکزی تحقیق را تشکیل می دهد مشتمل بر چهار گونه واگرایی مذهبی (اختلاف میان تشیع ـ تسنن)، واگرایی قومی (تفوق قومیت بر ملیت)، واگرایی سیاسی (احساس طردشدگی / بی اعتمادی)، و واگرایی اجتماعی (احساس ناامنی) است که خود برآمده از شیوه سیاستگذاری دولت مرکزی به مثابه شرایط علی آن می باشد. این سیاستگذاری بنا به تفسیر ایشان دارای ابعاد زیر است: سیاستگذاری قومیتی دولت شیعی ایرانی برای اقلیت سنی، سیاستگذاری مذهبی به منظور تفوق تشیع بر تسنن، سیاستگذاری امنیتی به منظور کنترل اجتماعی جمعیت درجه دوم، سیاستگذاری اقتصادی منتهی به عدم توسعه یافتگی و افزایش موانع معاش، و سیاستگذاری فرهنگی به منظور تفوق فرهنگ ایرانی بر فرهنگ اقلیت های قومی. این برش های هماهنگ از خوانش سیاستگذاری مرکزی به شکل گیری حوزه ای می انجامد که احساس محرومیت بومیان را تشدید می نماید. این چرخه اجتماعی در میان دو حوزه موثر زمینه اجتماعی مرزنشینی، به عنوان زمینه پدیده مرکزی، و همچنین ارتباطات میان فرهنگی بومیان با هم مذهبانشان در داخل مرزهای کشور و هم قوم هایشان در آن طرف مرزها، به مثابه عوامل مداخله گر آن قرار می گیرد که با وجود شباهت های بسیار، اما از تفاوت های جدی نیز در سه منطقه بلوچستان، کردستان، و ترکمن صحرا برخوردار است. بر مبنای این عوامل و شرایط علی، مداخله گر، و زمینه ای، بومیان کرد، بلوچ، و ترکمن به انتخاب های متمایز از منوی ده گانه استراتژی های کنش/ واکنشی دست می زنند تا در جایگاه مقاومت فرهنگی به ایشان، امکان خروج از موقعیت واگرایی را اعطاء نماید. این منوی مقاومت فرهنگی بومیان از ده بسته اصلی تشکیل یافته است که عبارتند از اعمال تغییرات هویتی، چانه زنی با دولت، افزایش ارتباطات درون گروهی، بهره گیری منابع از مقوم مقاومت فرهنگی، اداره محلی غیردولتی، الگوهای جایگزین تولید و مصرف رسانه ای، الگوهای اقتصادی جایگزین، اعتراضات جمعی، خشونت سیاسی، و استقلال طلبی. در این میان، بر اساس تحلیل بیانیه های جندالله و نشریه آلترناتیو پژاک می توان گفت که بهره گیری از خشونت سیاسی، به عنوان تنها یکی از انتخاب های ممکن از منوی ده گانه مقاومتی، برای دست یابی به هدف فدرالیزم یا استقلال طلبی توسط این گروه ها رمزگذاری می گردد. اما در مقابل بر اساس نتایج مصاحبه ها می توان اظهار داشت که اکنون معانی آن بیشتر بر انتقام و دفاع، محدود شده است. به بیان دیگر، خشونت سیاسی خود سیکلی جدید را در موقعیت واگرایی شکل می دهد که در طی آن، دفاع مشروع، یعنی کشتن برای کشته نشدن، و انتقام، یعنی کشتن بخاطر کشتن پیشین، دائماً تکرار می گردد. در نهایت، با تکمیل چرخه واگرایی، از سیاستگذاری مرکزی گرفته تا اِعمال استراتژی بومیان، در زمینه ها و مداخلاگران بلوچستان، کردستان، و ترکمن صحرا، پیامدهای حاصل این چرخه در قالب بحران رخ می نماید، بحرانی که بر سه حوزه مشروعیت سیاسی دولت مرکزی و نمایندگان محلی آن، ارتباطات میان مذهبی و میان قومی، و همچنین ارتباطات درون گروهی سایه می افکند.در ایران، خشونت سیاسی با هدف جدایی طلبی سیاسی به مثابه واقعه رسانه ای شکل می گیرد و در نبود رقیب موثرتری در منوی مقاومتی، گسترش می یابد. این انتخاب با اتکا به زمینه الگوهای جغرافیایی، اقتصادی، و اجتماعی مرزی و همچنین مداخله ارتباطات میان و درون فرهنگی بومیان سنی مذهب با یکدیگر و هم مذهبانشان در دولت های همسایه تقویت می گردد، و در نهایت بجای دستیابی بدان هدف سیاسی، سیکل انتقام را در این حوزه های سنی نشین ایجاد می نماید و پیامد بحران چرخه واگرایی را تشدید می کند لینک فایل دیجیتالی : https://ganj.irandoc.ac.ir/#/articles/4f504b26045e49b2915366a3d05abded لینک ثابت رکورد: ../opac/index.php?lvl=record_display&id=15489 زبان مدرک : فارسی
شماره ثبت شماره بازیابی نام عام مواد محل نگهداری بخش وضعیت ثبت وضعیت امانت فاقد شماره ثبت تحول ساختارقدرت در استان کردستان از انقلاب مشروطه تا انقلاب اسلامی [پایاننامه کارشناسیارشد] (1394) / محمدی ، جلال، نویسنده
نوع مدرک: برنامهها و فایلهای کامپیوتری سرشناسه محمدی ، جلال، نویسنده عنوان : تحول ساختارقدرت در استان کردستان از انقلاب مشروطه تا انقلاب اسلامی [پایاننامه کارشناسیارشد] تکرار نام مولف : پدیدآور: جلال محمدی استاد راهنما: وحید شالچی استاد مشاور: سعیده امینی ناشر: تهران [ایران] : دانشگاه علامه طباطبائی، دانشکده علوم اجتماعی سال نشر : 1394 یادداشت رشته: علوم اجتماعی - جامعهشناسی شناسه افزوده : شالچی ، وحید، استاد راهنما امینی ، سعیده، استاد مشاور توصیفگرها کردستان ، ساختار قدرت ، تاریخ معاصر ، پلاسمای غنی از پلاکت ، جغرافیا ، برداشت سر استخوان فمور ، Kurdistan, power structure, contemporary history, platelet-rich plasma, geography, femoral head harvesting چکیده : این پژوهش با رویکرد جامعهشناسی تاریخی به دنبال تحلیل تحول ساختار قدرت در استان کردستان میباشد. دوره زمانی مورد بررسی در این پژوهش شروع انقلاب مشروطه در کردستان تا انقلاب جمهوری اسلامی در سال 57 است. این دوره یکی از دورههای حساس در تاریخ ایران است و در این فاصله زمانی انقلابها و رویدادهای سیاسی و اجتماعی بزرگی روی داد و سرنوشت تاریخ ایران را به کلی دگرگون ساخت. در این بازده زمانی در استان کردستان ما با دو شرایط متفاوت سیاسی روبهرو هستیم: شرایط ثبات سیاسی و در مقابل آن وضعیت بیثباتی سیاسی. حال با توجه به این دو شرایط متفاوت سیاسی در کردستان، پرسش اصلی این پژوهش بر این است که با درنظر گرفتن وضعیت تاریخی استان کردستان در وضعیت ثبات سیاسی و در مقابل آن در وضعیت بیثباتی سیاسی گروه و یا گروههای سیاسی متفاوتی ساختار قدرت در این استان را در دست دارند. بنابراین هدف این پژوهش واکاوی این دو شرایط تاریخی متفاوت و ساختار قدرت حاکم بر این دو وضعیت تاریخی و سیاسی در این استان میباشد.روش مورد استفاده در این پژوهش روش کیفی است و تکنیکهای مورد استفاده برای جمعآوری دادهها مبتنی بر بررسی مطالعه اسنادی-کتابخانهای است و همچنین از تکنیک مصاحبه و مشاهده نیز به جهت کمبود منابع و تکمیل تحقیق استفاده شده است. این پژوهش همچنین مناطق مختلف جغرافیای کردستان را با در نظر گرفتن معیارهای سبک زندگی، شیوهی تولید اقتصادی و وضعیت جغرافیایی به سه منطقه کوهستانی، پست و هموار و مناطق شهری تقسیم نموده که هر منطقه از ساختار قدرت متفاوتی به نست دیگر مناطق برخوردار است.یافتههای تحقیق نشان میدهد که دینامیسم درونی ساختار قدرت در استان کردستان عاملی پررنگ در تاریخ این استان محسوب میشود و بخشی زیادی از رویدادها و جریانهای تاریخی به صورت مستقیم یا غیر مستقیم با ساختار قدرت مرتبط بوده است. همچنین نکته اصلی که به پرسش اصلی این پژوهش برمیگردد به تاثیر شرایط سیاسی متفاوت بر ساختار قدرت بر میگردد که بر خلاف تصور نگارنده شرایط سیاسی و دگردیسی آن چندان بر ساختار قدرت و تغییر آن اثر گذار نیست و تحول و تغییر ساختار قدرت به عوامل دیگری نیز مرتبط است لینک فایل دیجیتالی : https://ganj.irandoc.ac.ir/#/articles/b085e91a2060438f4c893c79ed33b90d لینک ثابت رکورد: ../opac/index.php?lvl=record_display&id=15569 زبان مدرک : فارسی
شماره ثبت شماره بازیابی نام عام مواد محل نگهداری بخش وضعیت ثبت وضعیت امانت فاقد شماره ثبت